خانه / مقالات / پوروشه و مقایسه آن با اسطورۀ کیومرث / مینا کامبین
کلیک کنید

پوروشه و مقایسه آن با اسطورۀ کیومرث / مینا کامبین

  دو فصل‌نامۀ تخصصی پژوهش‌نامۀ فرهنگ و زبان‌های باستانی سال اول، شماره دوم، بهار و تابستان ۱۴۰۰، صص ۱۰۳-۱۲۰   پوروشه (برگردان فارسی و توضیحات واژگانی) و مقایسه آن با اسطورۀ کیومرث  مینا کامبین*[۱]   چکیده پوروشه غول نخستینی است که از قربانی شدن و تکه‌های بدن او هستی شکل می‌گیرد. این اسطوره در سرود ۹۰ ماندالای دهم ریگ ودا آمده و یکی از اسطوره‌های آفرینش هندی است که به قربانی شدن کیومرث و شکل‌گیری زندگی بشری از نطفۀ او شباهت دارد. پوروشه که دارای هزار سر و هزار چشم و به اندازۀ همۀ آدمیان و ایزدان است، توسط ایزدان…

بازبینی کلی

امتیاز کاربر: 4.85 ( 1 امتیازات)
0

 

پوروشه و مقایسه آن با اسطورۀ کیومرث / مینا کامبین

دو فصل‌نامۀ تخصصی پژوهش‌نامۀ فرهنگ و زبان‌های باستانی

سال اول، شماره دوم، بهار و تابستان ۱۴۰۰، صص ۱۰۳-۱۲۰

 

پوروشه (برگردان فارسی و توضیحات واژگانی) و مقایسه آن با اسطورۀ کیومرث 

مینا کامبین*[۱]

 

چکیده

پوروشه غول نخستینی است که از قربانی شدن و تکه‌های بدن او هستی شکل می‌گیرد. این اسطوره در سرود ۹۰ ماندالای دهم ریگ ودا آمده و یکی از اسطوره‌های آفرینش هندی است که به قربانی شدن کیومرث و شکل‌گیری زندگی بشری از نطفۀ او شباهت دارد. پوروشه که دارای هزار سر و هزار چشم و به اندازۀ همۀ آدمیان و ایزدان است، توسط ایزدان قربانی می‌شود تا همۀ چهارپایان، جنگل‌ها و روستاها، سرودها، مناجات‌ها و آیین‌ها شکل بگیرند. از اجزای بدن او برهمن‌ها، جنگاوران، بازرگانان و کشاورزان به وجود می‌آیند.  این سرود شامل شانزده بیت است. در مقالۀ حاضر ابیات این سرود به فارسی برگردانده شده، واژگان مهم آن از منظر دستوری و ریشه‌شناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، سپس با مقایسۀ اسطورۀ پوروشه و کیومرث شباهت‌ها و تفاوت‌های آنها بررسی شده است.

 

کلید واژه‌ها: پوروشه، ودا، کیومرث

 

۱-مقدمه

بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های اسطوره‌های ودایی و ایرانی یکی از روش‌های شناخت و درک بهتر مفاهیم اسطوره‌های ایرانی است. اسطورۀ پوروشه به دلیل شباهت‌هایی که به اسطورۀ کیومرث دارد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. پوروشه در ریگ ودا، ماندالای دهم سرود نود (RV. X 90)، غول بزرگی است که قربانی شده و تکه‌های بدن او جهان هستی را شکل می‌دهد. در متن ودایی پوروشه به شکل موجود غول‌پیکری تصویر شده که دارای هزار سر و هزار چشم است. امتداد انگشتان او به اندازۀ همۀ زمین است. اندازۀ او برابر با همۀ آدمیان و ایزدان است. مراسم قربانی او توسط ایزدان انجام می‌شود. از این قربانی، همۀ چهارپایان، جنگل‌ها و روستاها، سرودها، مناجات‌ها و آیین‌ها شکل می‌گیرند. از اجزای بدن او برهمن‌ها، جنگاوران، وئیشیه‌ها[۲]، ماه و خورشید، آسمان و زمین به وجود می‌آید.

این اسطوره با کیومرث ایرانی دارای مشابهت‌هایی است. در بین اسطوره‌های ایرانی کیومرث با شخصیت دوگانه‌ای که دارد منحصر به فرد است. او در جایی به شکل پیش نمونۀ انسان و درجایی دیگر به شکل نخستین دین آورنده ظاهر می‌شود؛ موجودی مینوی است که مادی می‌شود؛ بی‌مرگ آفریده شده و سپس میرا می‌شود؛ انسانی است که از او گیاه می‌روید. در سنت ایرانی تاریخ بشر با کیومرث آغاز می‌شود اما در متون متأخرتر نخستین شاه جهان معرفی می‌گردد (کریستن‌سن، ۱۳۷۷: ۱۱). پوروشه غول نخستینی است که قربانی کردن او و به وجود آمدن اجزاء مختلف هستی از قطعات بدنش شبیه به قربانی شدن کیومرث و به وجود آمدن کانی‌های مختلف از بدن او و زندگی زمینی از نطفۀ او دانسته شده است (همان: ۴۷). بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو اسطوره نه تنها می‌تواند راهگشای درک تفاوت‌ها و شباهت‌های دو قوم ایرانی و هندی و جهان‌بینی آنان باشد بلکه کمکی خواهد بود برای تجزیه و تحلیل سایر اسطوره‌های هندی و ایرانی. نقطۀ آغاز این مطالعه دانستن ویژگی‌ها و ریزه‌کاری‌های اسطورۀ پوروشه از طریق برگردان فارسی و تجزیه و تحلیل واژگانی سرود ودایی پوروشه است.

 سرود پوروشه در ریگ ودا توسط Arthur Anthony Macdonell در کتابA Vedic Reader for Students به انگلیسی ترجمه شده است(Mackdonell, 1917: 195-203). این سرود با تفاوت‌هایی در سرود ششم (VI) کتاب ۱۹(XIX) اثهرو ودا آمده که توسط William Dwight Whitney در کتاب Atharva-Veda-Samhita همراه با توضیحات به انگلیسی برگردانده شده است (Whitney, 1971: 902-906)، همچنین برگردان انگلیسی دیگری از آن توسط  RalphT.H.Griffith در سری مطالعات سنسکریت آمده است (Griffith, 1968: 262-265). برگردان فارسی این سرود توسط سید محمدرضا جلالی نائینی در کتاب گزیدۀ سرودهای ریگ ودا آمده است (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۱-۱۸۳). شباهت‌های بین دو اسطورۀ پوروشه و کیومرث توسط کریستن‌سن در کتاب نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایرانیان بررسی شده است. زنر نیز در کتاب زروان یا معمای زرتشتی‌گری این دو اسطوره را مقایسه کرده، او براین عقیده است که اسطورۀ کیومرث تحت تأثیر پوروشه ساخته شده است (زنر، ۱۳۸۴: ۲۱۸-۲۲۳). از طرفی مری بویس در کتاب تاریخ کیش زرتشت به این مقایسه پرداخته و اذعان دارد که شباهت چندانی بین این دو اسطوره نیست (بویس، ۱۳۷۴: ۱۹۷). همچنین اسطوره کیومرث در مقاله‌ای با عنوان «بررسی تحولات نخستین انسان از یمه تا کیومرث در اسطوره‌های زردشتی» از اسماعیل‌پور و وفایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و شخصیت کیومرث با یمه مقایسه شده است (اسماعیل‌پور، وفایی، ۱۳۹۵).

از آنجایی که تا کنون بیشتر شباهت‌های بین دو اسطورۀ کیومرث و پوروشه مد نظر پژوهشگران بوده به نظر می‌رسد که لازم است تفاوت‌های بین آنان مورد بررسی بیشتری قرار گیرد تا به این نتیجه نهایی برسیم که آیا کیومرث ایرانی همان پوروشۀ هندی است که با تغییراتی در ایران ظاهر شده و یا این دو اسطوره از اصل مشترک کهن‌تری سرچشمه گرفته‌اند و به صورت جداگانه بین دو قوم گسترش یافته‌اند.

مقالۀ حاضر ضمن ارائۀ آوانویسی و برگردان فارسی سرود پوروشه به تجزیه و تحلیل و ریشه‌شناسی برخی واژه‌های مهم آن می‌پردازد، سپس مقایسه‌ای بین دو اسطورۀ کیومرث و پوروشه با تأکید بیشتر بر تفاوت‌ها خواهد داشت.

 

۲-برگردان فارسی پوروشه (ریگ‌ودا، سرود ۹۰، ماندالای ۱۰)

 

بیت نخست

 

sahásraśīrṣā Púruṣaḥ

پوروشۀ هزار سر،
sahasrākṣáḥ, sahásrapāt, sá  

 

هزار چشم، هزار پا،

bhǘmiṃ viśváto vṛtvắ,  

 

او [برای] پوشاندن زمین از همه سو

átyatiṣṭhad daśāṇgulám درازای ده انگشتش را امتداد داد[۳].

 

vṛtvắ : اسم مصدر؛ از ریشۀ  :  vṛ- به معنی پوشاندن و پسوند-tvā

:atiṣṭhad فعل؛ استمراری سوم شخص مفرد گذرا؛ از ریشۀ -āhts: ایستادن، با پیشوند áti  به معنی امتداد یافتن.

 

بیت دوم[۴]        

 

 

همانا پوروشه این است، همۀ آنچه  

Puruṣa evédáṃ sárvaṃ

 

 

که بوده، آنچه که خواهد بود،

yád bhūtáṃ yác ca bháviam,
 

 

و سرور جاودانگی

utắmṛtatvásyéśāno,     yád
 

 

 

آن که از طریق آذوقه‌ها می‌بالد[۵].

ánnenātiróhati.

 

:utắmṛtatvásyéśāno  تشکیل شده از uta حرف ربط و :amrtatva بی‌مرگی؛ اسم مصدر؛ وابستگی مفرد خنثی از ریشۀ mar-: مردن و پیشوند منفی کنندۀ a و íśāna: اسم؛ نهادی مفرد مذکر: حاکم، سلطان.

ánnenātiróhati: از  anna اسم: غذا که اسم مفعول است از ریشۀ ad-: خوردن، این واژه را  مک دانل «کسی که از طریق غذا (قربانی) رشد می‎کند» معنی کرده است(Macdonell,1917:196).

 

بیت سوم

 

 

etắvān asya mahimắ

اینچنین است بزرگی او
 

 

áto jyắyāṃś ca Pūruṣah

از این نیز بیش است، پوروشه.
Pắdo ʼsya viśvā bhūtắni;  

 

 

 

یک چهارم او همۀ باشندگان؛

tripắd asyāmṛtaṃ diví و سه چهارم او همۀ جاودانان در آسمان   است.

 

بیت چهارم[۶]

 

سه چهارم پوروشه به سمت بالا برخاست؛

باز یک چهارم او اینجا بود

تکه تکه گسترش یافت در همۀ جهات

به آنچه که خوردنی و نخوردنی[۷] است.

tripắd ūrdhvá úd ait Púruṣaḥ;

pắdo ʼsyehắbhavat púnaḥ.

 

táto víṣvaṅ ví akrāmat

 

sāśanānaśané abhí

 

akrāmat : فعل؛ استمراری سوم شخص مفرد گذرا، از ریشۀ kram-: گام برداشتن، با پیشوند ví و abhi: گسترش یافتن.

sāśanānaśané: na-° اسم؛ دری مفرد خنثی تشکیل شده از: sa ضمیر اشاره و sana و anaśana: آنچه که خوردنی و نخوردنی است.

 

بیت پنجم[۸]:

از او ویراج[۹] زاده شد،

از ویراج پوروشه

 

 

 

 

 

آن زاده شده امتداد یافت به آن سو

 

 

پشت زمین و نیز پیشتر[۱۰] .

tásmād Virắḷ ajāyata,

Virắjǒ ádhi Pǘruṣaḥ

 

 

 

 

 

sá jātǒ áty aricyata

 

paścắd bhǘmim átho puráḥ

 

aricyata:  °ya-فعل؛ استمراری سوم شخص مفرد ناگذر مجهول از ریشۀ ric- به معنی

ترک کردن و با پیشوند به معنی آن سوی چیزی امتداد یافتن.

virắḷ: °ắj-، اسم مذکر؛ نهادی مفرد، نام ایزدی که به وسیلۀ پوروشه شخصیت یافته و میانجی پوروشۀ اولیه و پوروشۀ رشد یافته است.

 

بیت ششم[۱۱]

پوروشه        هنگامی که با خیرات  

 

yát Púruṣeṇa havíṣā

 

 

 

ایزدان مراسم قربانی را برگزار کردند،

devắ yajñám átanvata,
 

 

 

بهار کرۀ ذوب شدۀ آن،

vasantǒ asyāsīd ắjyaṃ,
 

 

تابستان سوخت [آن]، پاییز نثار[۱۲] [آن] بود.

rīṣmá idhmáḥ, śarád dhavíḥ.

 

atanvata: °va، فعل؛ استمراری سوم شخص جمع ناگذر؛ از ریشۀ tan-: کشیدن این ریشه در مفهوم برگزار کردن آیین قربانی زیاد استعمال می‌شود (Macdonell, 1917: 198).

dhavíḥ= havís: (صورت غیر ترکیبی °íṣ)؛ اسم خنثی،نهادی مفرد: خیرات مایع.

 

بیت هفتم[۱۳]

نخست آن قربانی را در علف مقدس پخش کردند

پروشۀ زاده شده را

با آن ایزدان قربانی کردند،

سادهیه‌ها[۱۴] و ریشی‌ها[۱۵]

 

 

 

tám yajñáṃ barhíṣi práukṣan

 

 

Púruṣaṃ jātám agratáḥ

téna devắ ayajanta,

sādhyắ ṛṣayaś ca yé

 

بیت هشتم[۱۶]

از همۀ آن پیشکشی بی‌کم و کاست

روغن لخته شده گرد آمده:

 

 

آن چهارپایان هوایی را ساخت،

 

 

 

جنگلی و نیز روستایی[۱۷] را.

tásmād yajñắt sarvahútaḥ

 

sáṃbhṛtaṃ pṛṣadājiám:

paśǘn tắṃś cakre vāyavyắn

 

 

 

 

 

 

āraṇyắn, grāmiắś ca yé.

 

 

sarvahútaḥ: °út- صفت؛ نهادی جمع مذکر: پیشکشی بی‌کم و کاست (macdonell, 1958:342) تشکیل شده از sárva-: صفت: همه و hu: اسم: قربانی و یا پیشکشی.

 

بیت نهم[۱۸]

از آن پیشکشی بی‌کم و کاست

 

 

 

 

سرودها[۱۹]، مناجات‌ها[۲۰] زاده شده‌اند؛

 

 

 

 

اشعار از آن زاده شدند؛

 

آیین قربانی از آن زاده شد[۲۱].

tásmād yajñắt sarvahúta

 

ṛcah sắmāni jajñire;

chándāṃsi jajñire tásmād;

yájus tásmād ajāyata

 

jajñire: °ñi-، فعل؛ نقلی سوم شخص جمع ناگذر با معنی مجهول؛ از ریشۀ jan-: تولید کردن و آفریدن؛ صورت اوستایی zan-

 

بیت دهم[۲۲]

اسب‌ها ازاو زاده شدند.

و همۀ چهارپایانی که دو ردیف دندان دارند.

همانا گاوها از او زاده شدند؛

 

 

 

 

 

 

 

 

از او بزها و گوسفندها زاده شدند.

tásmād áśvā ajāyanta

 

yé ké ca ubhayắda

 

gắvo ha jajñire tásmāt;

tásmāj jātắ ajāváyaḥ.

 

ubhayắdataḥ: (صورت غیر ترکیبی: °as)، °at-، صفت؛ نهادی جمع مذکر: دارندگان دوردیف دندان.

yé ké ca: این عبارت زمانی ظاهر می‌شود که چهارپایانی چون خر و قاطر، که دندان‌های پیشین بالا و وپایین دارند، در کنار اسب قرار میگیرند.

 

بیت یازدهم[۲۳]

هنگامی که پوروشه را قطعه قطعه کردند،

به چند قسمت منظم کردند؟

دهان او چه است؟ دو بازو؟

دو ران، دو پای [او]، چه خوانده می‌شود؟

yát Púruṣaṃ viádadhuḥ,

 

 

 

 

 

 

 

 

katidhắ ví akalpayan?

 

múkhaṃ kím asya? káu bāhǘ?

 

kắ ūrǘ pắdā ucyete?

 

viȧdadhuḥ: (صورت غیر ترکیبی °ur) °u-، فعل؛ استمراری سوم شخص جمع گذرا؛ تشکیل شده از پیشوند vi و ریشۀ dhā-: قرار دادن، با پیشوند معنی تقسم کردن می‌دهد.

akalpayan: °ya-، فعل؛ استمراری سوم شخص جمع گذرا؛ از ریشۀ kḷp-: مناسب بودن؛ با پیشوند vi به معنی ترتیب دادن. این واژه در متن توسط مک دانل «شکل دادن» ترجمه شده است (Macdonell, 1917: 202).

 

بیت دوازدهم[۲۴]

برهمن دهان او بود،

دو بازو[یش] جنگاور ساخته‌ شد؛

دو ران[ش] وئیشیه بود؛

از دو پا[یش] شودره[۲۵] زاده شد.

brāhmaṇó ʼsya múkham āsīd,

 

bāhǘ rājaníaḥ kṛtáḥ;

 

ūrǘ tád asya yád váiśyaḥ;

. padbhyắṃ śūdrṓ ajāyata

 

بیت سیزدهم[۲۶]

ماه درخشان زاده شده از اندیشۀ او؛

از چشم[ش] خورشید زاده شد؛

از دهان[ش] ایندره و آگنی،

از نفس[ش] وای زاده شد[۲۷].

candrámā mánaso jātáś;

 

cácṣoḥ sǘryǒ ajāyata;

 

múkhād Índraś ca Agníś ca,

 

prāṇắd Vāyúr ajāyata.

 

بیت چهاردهم[۲۸]

از ناف[ش] هوا [ساخته] شد؛

از سر[ش] آسمان[۲۹] تکامل یافت؛

 

 

از دو پای[ش] زمین، چهار جهت آسمان از گوش[ش]

بدین‌ترتیب جهان را شکل دادند[۳۰].

nắbhyā āsīd antárikṣaṃ;

 

 

 

 

 

śīrṣṇó dyáuḥ sám avartata;

 

padbhyắṃ bhǘmir, díśaḥ śrótrāt

 

táthā lokắṁ akalpayan

 

dyáuḥ: °ó-، اسم مذکر؛ نهادی مفرد: بهشت، اینجا آسمان ((Macdonell, 1917:202.

avartata:°ta- ، فعل؛ استمراری سوم شخص مفرد ناگذر؛ از ریشۀ vṛt-: چرخیدن با پیشوند sám: تکامل یافتن.

 

بیت پانزدهم

هفت حصار دور قربانی بود؛

سه برابر هفت، هیزم ساخته شد؛

 

 

ایزدان، ترتیب‌دهندگان

پوروشای قربانی را محصور کردند[۳۱].

saptắsyāsan paridháyas;

 

tríḥ saptá samídhaḥ kṛtắḥ;

 

devắ yád yajñáṃ tanvānắ,

 

ábadhnan Púruṣaṃ paśúm.

 

tanvānắ: (صورت غیر ترکیبی: °ās)، -°ná، صفت فاعلی ناگذر؛ نهادی جمع مذکر: ترتیب دهنده؛ از ریشۀ tan-: امتداد دادن و کشیدن (Macdonell, 1917: 234).

 

بیت شانزدهم[۳۲]

از طریق قربانی ایزدان آیین‌های قربانی را به جای آوردند:

آن‌ها نخستین آیین‌ها بودند.

بزرگی آنها به فلک می‌رسید،

در جایی که ایزدان سادهیه باستانی بودند[۳۳].

yajñéna yajñám ayajanta devắs:

 

tắni dhármāṇi prathamắni āsan.

 

té ha nắkaṃ mahimắnaḥ sacanta,

 

 

yátra pǘrve Sādhiắḥ sánti, devắḥ

پوروشه و مقایسه آن با اسطورۀ کیومرث / مینا کامبین

۳-کیومرث در قیاس با پوروشه از دیدگاه اسطوره‌شناسی

صورت آوانویسی شدۀ واژۀ کیومرث در اوستا gayō.marətan-  و مفهوم آن زندگی میرا است که به زندگی انسانی اشاره دارد (کریستن‌سن ۱۳۷۷: ۱۱). از نظر ریشه‌شناسی این واژه از ریشۀ -gay به معنی زیستن گرفته شده است. از آنجایی که نرینگی و مادینگی هر دو به صورت توأمان در وجود کیومرث دیده می‌شود و تنها پس از مرگ اوست که از هم تفکیک می‌شوند (واشقانی فراهانی، ۱۳۹۵: ۲۸۲) شاید مفهوم بخش نخست این نام  به زیست و یا نیروی اولیۀ حیاتی که بشر برای شروع زندگی بشری به آن نیاز دارد نزدیک باشد. افزون بر آن وجود این واژه به تنهایی و بدون صفت نشان می‌دهد که احتمالاً واژۀ اصلی gaya-  بوده که در تفسیر پهلوی اوستا جان معنی شده (پورداود، ۲۵۳۶/۲: ۴۱) و در اثر گذشت زمان با صفت آن به صورت یک واژۀ واحد در آمده  در این صورت شاید کیومرث مفهوم نیروی زیست اولیه را داشته است. در جلد دوم اوپانیشاد سید محمدرضا جلالی نائینی پوروشه را «انسان اولیه که روح و منشأ اصلی جهان است» معنی کرده  (جلالی نائینی، ۱۳۶۸: ۵۰۸-یا) و نیز واژۀ پوروشه به معنی مرد و انسان، خدمتکار و دوست  نیز آمده است (Monier-Williams, 1899: 637). بدین ترتیب از پوروشه مفهوم منشأ حیات همۀ جهان و از کیومرث مفهوم نیروی زیست اولیۀ موجودات را می‌توان استنباط کرد.

در بند ۸۶ یشت ۱۳ (فروردین یشت) فروشی کیومرث همراه با رشن، مهر، کلام مقدس، آسمان، آب، زمین، گیاه، گاو و مؤمنان نیکبخت ستوده شده است (مولایی، ۱۳۸۲: ۱۰۳). در بند ۲۲ یسن ۶۸ به فروهر کیومرث نماز برده می‌شود و این واژه در کنار اهورامزدا، امشاسپندان و گئوش آمده است (پورداود، ۱۳۸۷ بخش دوم: ۱۰۴). بند ۸۷ فروردین یشت نژاد ایرانیان را به کیومرث نسبت می‌دهد: «فروهر کیومرث پارسا را می‌ستاییم که نخست [او] به اندیشه و آموزش‌های اهورامزدا گوش فرا داد، از او بود که [اهورا مزدا] ناف (خاندان) مردمان ایرانی، چهر (نژاد) مردمان ایرانی را آفرید (مولایی، ۱۳۸۲: ۱۰۳)». در بند ۲ یسن ۶۷ نام کیومرث جزو نخستین دین‌آورندگان آمده است (پورداود ۱۳۸۷ بخش دوم: ۹۸). می‌بینیم که پوروشه ودایی انسانی غول‌پیکر است که تنها خویشکاری او قربانی شدن می‌باشد در مقابل کیومرث به عنوان نخستین دین آورنده، نخستین آموزندۀ کلام مقدس و نخستین انسان که صاحب فروهر است ستوده می‌شود.

در متن‌های پهلوی چون بندهش کیومرث شبیه به خورشید است، بلندی او به اندازۀ چهار نای و پهنایش برابر با بالایش  توصیف شده و بر سوی راست هرمزد آفریده می‌شود، او دارای چشم، گوش، زبان و دخشک[۳۴] است، او از زمین آفریده شده و آتش تخمه است (بهار ۱۳۷۵: ۴۶). اینجا کیومرث به شکل پیش نمونۀ انسانی تصویر شده اما پوروشه شبیه به انسان و دارای دست و پا و انگشت است. او از ویراج زاده شده که میانجی پوروشۀ اولیه و پوروشۀ رشد یافته است.

در بندهش آمده است که مرگ کیومرث به دست اهریمن انجام می‌شود: «اهریمن اندیشیدکه همۀ آفریدگان هرمزد را از کار افکندم جز کیومرث. اَستویهاد را با یک هزار دیو مرگ‌آور فراز هشت (همان: ۸۸)». اما پوروشه توسط ایزدان و تحت آیین‌های خاص قربانی می‌شود.

نطفۀ کیومرث پس از مرگ با روشنی خورشید پالوده می‌شود: «چون کیومرث به هنگام درگذشت تخمه بداد، آن تخمه را به روشنی خورشید بپالودند و دو بهر آن را نریوسنگ نگاه داشت و بهری را سپندارمذ پذیرفت» (همان: ۱۷۶). از تن کیومرث هفت گونه فلز پدیدآمد و از تخم او که در زمین رفت پس از چهل سال مشی و مشیانه برستند (همان: ۱۱۴).  از طرفی گاو یکتا آفریده همه جا در کنار کیومرث دیده می‌شود و از مرگ اوست که جانوران پدید می‌آیند. از تکه‌های بدن پوروشه همۀ جانوران و طبقات انسانی و آیین‌ها و سرودها و ماه و خورشید حتی ایزدان به وجود می‌آیند.

چنانچه به متن پوروشه دقت کنیم می‌بینیم که پوروشه دارای دست و پا و انگشت، به پیکر انسانی، تصویر شده در صورتی که کیومرث توده‌ای گرد، درخشان و خورشیدوش است. او بیشتر به شکل نطفه غول ‌پیکر و نورانی توصیف شده است که جنسیت ندارد (وفایی، اسماعیل‌پور، ۱۳۹۵: ۳۲۳). پوروشه را ایزدان قربانی می‌کنند، گویا او آفریده شده برای قربانی شدن در صورتی که کیومرث بی‌مرگ است و در اثر حملۀ اهریمن مرگمند می‌شود. در اسطورۀ پوروشه چگونگی این قربانی توسط ایزدان شرح داده می‌شود و صحبت از قطعه قطعه شدن بدن او و به تبع آن آفرینش همۀ موجودات و همۀ جهان است اما از کیومرث تنها فلزات و نسل انسان و به خصوص ایرانیان شکل می‌گیرد.

با این که ممکن است اشارۀ شاهنامه به فرمانبرداری همۀ حیوانات اعم از اهلی و وحشی از کیومرث بازتابی از این اندیشه باشد که از پوروشه همۀ حیوانات اهلی و وحشی به وجود آمده‌اند[۳۵]، تنها شباهت قطعی که بین این دو اسطوره به چشم می‌خورد مرگ موجودی غول پیکری است که به دنبال آن آفرینشی جدید شکل می‌گیرد این آفرینش در مورد پوروشه بسیار وسیع و در سطح همۀ هستی و در مورد کیومرث محدود و در سطح تولید فلزات و نسل آدمیان و به ویژه ایرانیان است.

علی رغم تفاوت‌های فاحش این دو، وجود دو اسطوره در دو قوم هند و ایرانی که قربانی و یا مرگ یک موجود باعث شکل گیری حیات می‌شود ارتباطی را بین این دو نشان می‌دهد و چنانچه تفاوت‌های فاحش بین دو اسطوره را مد نظر قرار دهیم منطقی‌تر به نظر می‌رسد که یک اصل کهن‌تر برای هر دو اسطوره در نظر بگیریم که شاید با موشکافی دقیق‌تر و کنکاش بیشتر در اسطوره‌های هندی و ایرانی مرتبط قابل دریافت باشد.

 

۴-نتیجه‌گیری

با توجه به تجزیه تحلیل واژه‌ها و ترجمه متن درمی‌یابیم که پوروشه غول بسیار بزرگی است که بزرگی او بیشتر از همۀ هستی است. او پس از قربانی و قطعه قطعه شدن اجزای مختلف هستی را شکل می‌دهد. عاملان این قربانی که ایزدان هستند با در نظر گرفتن آیین‌های ویژۀ قربانی با هفت حصار پوروشه را محصور کرده و او را قطعه قطعه می‌کنند. متن شرح می‌دهد که هر بخش از بدن او بخشی از جهان هستی را شکل داده است. بدین ترتیب طبقات اجتماعی، جانوران، ایزدانی چون ایندره و آگنی و سرودها و مناجات‌ها از او شکل می‌گیرد پس او پیش از هرچه که قابل تصور است وجود داشته است. در مقابل کیومرث به شکل پیش‌نمونه‌ای است که مرگ او توسط اهریمن صورت گرفته و از بدن او فلزات و از نطفۀ او نسل بشر به خصوص ایرانیان شکل می‌گیرند. با مقایسۀ دو اسطوره در می‌یابیم که علی رغم شباهت در قربانی شدن و پخش شدن بدن قربانی تفاوت‌های زیادی بین چگونگی و چرایی دو قربانی دیده می‌شود. پوروشه برای قربانی شدن و آفرینش هستی زاده شده و توسط ایزدان قربانی می‌شود در صورتی که کیومرثِ بی‌مرگ به صورت پیش‌نمونه‌ای توسط اورمزد و پس از پنج آفرینش دیگر آفریده شده و مرگ او در اثر حملۀ اهریمن و به دست دیو اَستویهاد رقم می‌خورد. از لحاظ ظاهری نیز این دو با هم شباهت ندارند، کیومرث چون نطفۀ غول پیکر درخشان و دو جنسی است اما طبق توصیف ودا پوروشه شبیه به انسان، دارای صورت و دست و پا و انگشت، است. از قربانی پوروشه همۀ جهان هستی و از مرگ کیومرث تنها نسل انسان و فلزات شکل می‌گیرد. به دلیل وجود تفاوت‌های زیاد نمی‌توانیم دو اسطوره را یکی بدانیم بلکه بهتر است برای دو اسطوره اصل و منشأ کهن مشترکی در نظر بگیریم که در گذر زمان بین دو قوم به صورت دو اسطورۀ مجزا به حیات خود ادامه داده است. احتمالاً منشأ اولیه آن در بین اسطوره‌های مختلف هندی و ایرانی پنهان است که رسیدن به آن نیازمند جستجوی بیشتر در اسطوره‌های مربوط به قربانی و آغاز آفرینش است.

 

منابع

اسماعیل‌پور، ابوالقاسم و فاطمه وفایی. (۱۳۹۵). «بررسی علت تحولات نخستین انسان از یمه تا کیومرث، دراسطوره‌های زردشتی». ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی. دوره۱۲، شماره۴۲، صص ۳۰۱-۳۳۲٫

بویس، مری. (۱۳۷۴). تاریخ کیش زرتشت. ترجمه همایون صنعتی‌زاده. تهران: توس.

بهار، مهرداد. (۱۳۷۵). پژوهشی در اساطیر ایران (پارۀ نخست و دویم). تهران: آگاه.

پورداود. ابراهیم. (۲۵۳۶). یشت‌ها (جلد دوم). به کوشش بهرام فره‌وشی. تهران: دانشگاه تهران. چاپ سوم.

____________ (۱۳۸۷). یسنا بخشی از کتاب اوستا. تهران: اساطیر.

جلالی نائینی، سید محمدرضا. (۱۳۶۸). اوپانیشاد (جلد دوم). ترجمه محمد داراشکوه فرزند شاهجهان از متن سنسکریت با مقدمه و حواشی و تعلیقات و لغت‌نامه، تهران: علمی. چاپ سوم.

____________ (۱۳۷۲). گزیده سرودهای ریگ ودا؛ قدیمترین سند زندۀ مذهب و جامعۀ هندو. تهران: نقره. چاپ سوم.

زنر، آر. سی. (۱۳۸۴). زروان یا معمای زرتشتی‌گری. ترجمۀ تیمور قادری. تهران: امیرکبیر.

کریستن‌سن، آرتور. (۱۳۷۷). نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایرانیان. ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران: چشمه.

فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۷۰). شاهنامه. تهران: گلستان کتاب.

مولایی، چنگیز. (۱۳۸۲). بررسی فروردین یشت سرود اوستایی در ستایش فروهرها، تبریز: دانشگاه تبریز.

واشقانی فراهانی، ابراهیم. (۱۳۹۵). «تحلیل اسطوره کیومرث بر اساس نظریه روان‌شناسی شخصیت یونگ». زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی. سال۲۴، شماره۸۰، صص۲۷۳ – ۳۰۰٫

 

Griffith, Ralph T.H. (1968). The Ghowkhamba Sanskrit Studies. Vol. LXVI, The Hymns of Atharvaveda. Vol. II. Varanasi: The Ghowkhamba Sanskrit  Series Office.

Macdonell, Arthur Anthony. (1958). A Practical Sanskrit Dictionary With Translation, Accentuation, and Etymological Analysis Throughout. London: Lithographically at the University Press, Oxford.

____________ (۱۹۱۷). A Vedic Reader for Students, London: Oxford University Press.

Monier-Williams, Sir Monier. (1899). A Sanskrit-English Dictionary Etymologically and Philologically Arranged, Delhi: Motilal Banarsidass Publishers.

Whitney, William Dwight. (1971). Atharva-Veda-Samhita. Vol. II.   Delhi: Shri Jainendra Press.

* دانشجوی دکتری زبان‌های باستانی ایران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

[۲] طبقۀ بازرگانان و کشاورزان (جلالی نائینی، ۱۳۶۸: ۶۲۸)

[۳] جلالی نائینی این بیت را چنین معنی کرده است: پروشه هزار سر و هزار چشم و هزار پا بود. او تمام زمین را از همۀ جوانب فرا می‌گرفت و در آن سوی پهنای ده انگشت قرار داشت (ر. ک. جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۱).

[۴] برابر با بیت چهارم اثهروودا (Lanman, 1971: 904)

[۵] جلالی نائینی این بیت را چنین معنی کرده است: پروشه در حقیقت تمام این (جهان مرئی) است و آنچه بود و آنچه خواهد بود. او خداوند ابدیت است و به سبب حرارت (قربانی) بدانسو نمو می‌کند (ر. ک. جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۱).

[۶]برابر با بیت دوم اثهروودا (Lanman, 1971: 903)

[۷] جلالی نائینی این قسمت را به «جاندار و بی‌جان» برگردانده است (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۲)

[۸]برابر با بیت نهم اثهروودا (Lanman, 1971: 905)

[۹] ویراج به صورت خالق دوم گاهی با پرجاپتی، گاهی با برهما، آگنی، ویشنو و کریشنا یکی دانسته شده ولی اینجا ویراج و پوروشه از یکدیگر پدید آمده‌اند (جلالی نائینی، ۱۳۶۸: ۶۱۳).

[۱۰] جلالی نائینی: «او به محض تولد آشکار شد؛ بعد زمین را آفرید و سپس صور مادی را» (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۲ )

[۱۱] برابر با بیت دهم اثهروودا (Lanman, 1971: 905)

[۱۲] جلالی نائینی: «خود نذر» (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۲)

[۱۳] برابر با بیت یازدهم اثهروودا (Lanman, 1971: 905).

[۱۴] نام دسته‌ای از موجودات آسمانی (Monier-williams, 1899: 1202)

[۱۵] دانشمندان و مقدسینی که برای هندوها از مقام ویژه‌ای برخوردارند (جلالی نائینی، ۱۳۶۸: ۵۲۷).

[۱۶] برابر با بیت چهاردهم اثهروودا (Lanman, 1971: 906).

[۱۷]جلالی نائینی: «حیوانات اهلی و وحشی» (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۳).

[۱۸] برابر با بیت سیزدهم اثهروودا (Lanman, 1971: 906).

[۱۹] منظور ریگ ‌ودا ست (Macdonell, 1917: 200).

[۲۰] منظور سامه‌ وداست (همان)

[۲۱] جلالی نائینی: «از آن قربانی که در او نذر جهانی تقدیم شد، «ریچ‌» ها و آهنگ‌های سامن بوجود آمد و بحور عروض پیدا شد و دستور اعمال قربانی (ججر بید) نیز پدید آمد» (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۳).

[۲۲] برابر با بیت دوازدهم اثهروودا (Lanman, 1971: 906)

[۲۳] برابر با بیت پنجم اثهروودا (Lanman, 1971: 904)

[۲۴]برابر با بیت ششم اثهروودا (Lanman, 1971: 905)

[۲۵] کلمات قصار مربوط به وداها (جلالی نائینی، ۱۳۶۸: ۵۳۶)

[۲۶]برابر با بیت هفتم اثهروودا (Lanman, 1971: 905)

[۲۷] جلالی نائینی: «از نفس او باد وزیدن گرفت» (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۴).

[۲۸] برابر با بیت هشتم اثهروودا (Lanman, 1971: 905)

[۲۹] جلالی نائینی: «عرش» (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۴)

[۳۰] نک. Macdonell, 1917: 202.

[۳۱]  جلالی نائینی: «این قربانی را هفت دیوار بود و سه بار هفت کُنده برای هیزم آن تهیه شده بود، وقتی که خدایان مراسم قربانی را انجام می‌دادند (دست و پای) پروش را بسته بودند» (ر. ک. جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۴).

[۳۲] این بیت در اثهروودابه شکل دیگری آمده است : از سر ایزد بزرگ هفت بار هفتاد پرتو ساطع شد، از پادشاه سومه، هنگامی که زاده شد از پوروشه Lanman, 1971: 906)).

[۳۳] جلالی نائینی «با این قربانی خدایان او را که در همان حال قربانی شده بود پرستش کردند. آنها مراسم و تکالیف اولیه بود، آن بزرگان در عرش شریک او شدند، جایی که خدایان باستانی- یعنی: سادهیه‌ها- منزل دارند» (جلالی نائینی، ۱۳۷۲: ۱۸۴).

[۳۴]  دخشک در زبان پهلوی به معنی نشان است و احتمالاً منظور این است که کیومرث نشان از اورمزد داشت یعنی به او شبیه بود (بهار، ۱۳۷۵: ۵۰)

[۳۵]  دد و دام و هر جانور کش بدید    ز گیتی به نزدیک او آرمید

دو تا میشدندی بر تخت اوی       ازان فره و برشده بخت اوی

به رسم نماز آمدندیش پیش        وزان جایگه برگرفتند کیش (فردوسی، ۱۳۷۰، جلد اول: ۲۸)

کلیک کنید

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

کلیک کنید
باز کردن چت
باشگاه شاهنامه پژوهان
درودبرشما

اگر برای سفارش از فروشگاه باشگاه شاهنامه پژوهان پرسشی دارید پیام خود را بگذارید


با سپاس