خانه / یادداشت ها / محمد اسلامی ندوشن در خاک ایران آرام گرفت، در همسایگی خیام و فردوسی
کلیک کنید

محمد اسلامی ندوشن در خاک ایران آرام گرفت، در همسایگی خیام و فردوسی

مجید رشیدیان، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و پژوهشگر مهمان دانشگاه لیدن هلند در یادداشتی درباره زنده یاد محمدعلی اسلامی ندوشن نوشت: استاد دکتر اسلامی ندوشن امروز در خاک ایران آرام گرفت. در همسایگی خیام و فردوسی. وصیتش همین بود و سرانجام خاک خراسان خانه ابدی‌اش شد. من دکتر اسلامی را همانند خیلی‌ها از دبیرستان و کتاب‌های درسی شناختم. با نثرش در درس بارقه‌های شعر فارسی آشنا شدم. این‌ها مربوط به سال ۸۷ بود. گذشت تا این‌که شور ادبیات فارسی و علاقه به آن، مرا که در تربیت معلم اصفهان مشغول گذراندن دوره معلمی بودم به کتاب‌های…

بازبینی کلی

امتیاز کاربر: اولین نفر باشید!
0

محمد اسلامی ندوشن در خاک ایران آرام گرفت، در همسایگی خیام و فردوسی
مجید رشیدیان، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و پژوهشگر مهمان دانشگاه لیدن هلند در یادداشتی درباره زنده یاد محمدعلی اسلامی ندوشن نوشت:

استاد دکتر اسلامی ندوشن امروز در خاک ایران آرام گرفت. در همسایگی خیام و فردوسی.

وصیتش همین بود و سرانجام خاک خراسان خانه ابدی‌اش شد. من دکتر اسلامی را همانند خیلی‌ها از دبیرستان و کتاب‌های درسی شناختم. با نثرش در درس بارقه‌های شعر فارسی آشنا شدم. این‌ها مربوط به سال ۸۷ بود. گذشت تا این‌که شور ادبیات فارسی و علاقه به آن، مرا که در تربیت معلم اصفهان مشغول گذراندن دوره معلمی بودم به کتاب‌های دکتر اسلامی سوق داد. در اردیبهشت ۸۹ کتابی در زمینه تحلیل اشعار سبک خراسانی می‌خواندم. صفحات کتاب پر بود از ارجاعات متعدد به منابع و متون عربی و من چون با عربی انس نداشتم متن کتاب خسته‌ام می‌کرد. حس می‌کردم آن شور ادبیاتی که به دنبالش هستم با خواندن این متن برایم فراهم نمی‌شود.

از حسن اتفاق، همان زمان (احتمالاً ۲۶ اردیبهشت) دو کتاب «آواها و ایماها» و «جام جهان‌بین» به دستم رسید. نثر کتاب آن‌قدر دلکش و شیوا بود که هر دو کتاب را در چهار روز تمام کردم. این، اولین باری بود که توانسته بودم چهار روز متوالی بدون هیچ وقفه‌ای از صبح تا غروب پای کتاب میخکوب شوم و اندکی احساس خستگی نکنم. هنر نثر و قلم اسلامی بود. انس با نوشته‌های اسلامی ادامه داشت تا این‌که در مردادماه سال ۹۰ اندکی قبل از اینکه به دانشگاه تهران بیایم، با یکی از دوستان صحبت از ادبیات و دکتر اسلامی شد گفت چندسال پیش برای همایشی آمده بود اصفهان و من از ایشان نشانی خواستم ایشان هم روی کاغذی آدرس و شماره تلفنش را نوشت و به من داد. این خاطره برای من خیلی عجیب بود؛ اصلاً فکر نمی‌کردم کسی در طراز دکتر اسلامی این‌گونه با مشتاقانش برخورد کند. جسارت پیدا کردم شماره منزلش را به هر طریقی که بود پیدا کردم و تماس گرفتم.

تلفن را خودش برداشت بعد از معرفی، کلی گرم گرفت و خوش گفت و تحسین کرد. ده دقیقه با همدیگر صحبت کردیم؛پیر ۸۷ ساله ادبیات از این‌که جوانکی بیست‌ساله مزاحم استراحتش شده ذره‌ای ابراز ناخرسندی نکرد؛ تازه سفارش کرد وقتی که به تهران رفتم حتماً به ایران‌سرای فردوسی که ایشان آنجا حضور داشتند سر بزنم. متأسفانه کم‌کاری کردم و به دلایل متعدد توفیق پیدا نکردم زیارتشان کنم و مغبون شدم و مغبون ماندم، اما از آن لحظه که با او صحبت کردم اعتمادم به مسیری که انتخاب کردم صدچندان شد. تا آن لحظه تصور می‌کردم فقط به خاطر اینکه دوسال از عمرم را در رشته و دانشگاهی نادلخواه لگدمال کرده‌ام از همه چیز و همه کس جا مانده‌ام. دلگرمی‌ام داد و تشویقم کرد. هنوز هم یاد صحبت‌هایش که می‌افتم، وقتم خوش می‌شود.

باری دکتر اسلامی هرچه بود عشق به ایران بود. ایران‌دوستی نجیب بود. اهل هوار و غوغا نبود. آزاده بود و اصیل و اصیل‌زاده. کسی تعریف می‌کرد که در دهه هفتاد وقتی شاگردش بوده شخصی برای بازدید از دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات آمده و خواسته ایشان را زیارت کند ولی ایشان حاضر نشده کلاسش را تعطیل کند تا به دیدن ارباب قدرت و ثروت برود. زهازه بر فرزند برومند ایران.

من به عنوان یک علاقمند به ادبیات، خودم را وامدار دکتر اسلامی ندوشن می‌بینم و از این‌که با دل‌مشغولی‌های بی‌مورد نتوانستم زیارتش کنم دلگیرم. از این‌که هنگام تشییعش در ایران نبودم ناراحتم. این نوشته را به یاد یکی از سخنگویان وجدان ایران و یکی از ایران‌دوستان نجیب این سرزمین کهن نوشتم. امیدوارم عشق به میهن و ایران‌دوستی اصیل اسلامی ندوشن، در وجود ما ریشه بدواند.

زنده باد نامت استاد اسلامی ندوشن

کلیک کنید

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

کلیک کنید
باز کردن چت
باشگاه شاهنامه پژوهان
درودبرشما

اگر برای سفارش از فروشگاه باشگاه شاهنامه پژوهان پرسشی دارید پیام خود را بگذارید


با سپاس