بازبینی کلی
باشگاه شاهنامه پژوهان _ گزارش: چندی پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه قرار است در تاجیکستان به هر خانواده شاهنامه پیشکش شود.
این کنش بنابر دستور و خواست امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان روی خواهد داد.
به گزارش باشگاه شاهنامه پژوهان امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان در سخنرانی سمپوزیوم جهانی به مناسبت یکصد و پانزدهمین سالگرد آکادمیسین باباجان غفوراف دستور داد تا «شاهنامه» ابوالقاسم فردوسی را به منظور اطلاع رسانی هر چه بیشتر مردم منتشر و در دسترس همگان در تاجیکستان قرار دهند.
اکنون میرجلالالدین کزازی در گفتگو با ایسنا از پیشکش شاهنامه به خانوادههای تاجیک می گوید.
میرجلال الدین کزازی در پی خبر اهدای یک نسخه شاهنامه به خانوادههای تاجیک در کشور تاجیکستان به دستور رئیسجمهور این کشور، در گفتوگو با ایسنا درباره ریشههای فرهنگی توجه به شاهنامه در تاجیکستان و مقایسه آن در میان مردم ایران، اظهار کرد: در پاسخ به پرسش شما نخست آنچه میبایدم گفت این است که این آگهی از دید من بسیار ارزنده و با فرّهی است که در تاجیکستان میخواهند شاهنامه را با دبیره سیریلیک در دسترس مردم بنهند. بدینگونه شاهنامه در میان تاجیکان راه خواهد یافت و همگان میتوانند با آن آشنایی بجویند و بهرههایی بسیار در زمینههای گوناگون از آن ببرند و با فرهنگ و پیشینه دیرینه و گرانسنگ خویش آشنایی بجویند.
او سپس گفت: یکی از دریغهای بزرگ این است که دبیره پارسی در قلمرویی بسیار گسترده به قلمرو ایران تاریخی است و روایی یکباره ندارد. کشورهایی هستند که در این قلمرو از دبیرهای دیگر بهره میگیرند و این دگرگونی در دبیره پیوند مردم آن کشورها را با شاهکارهای ادب پارسی امکانپذیر نمیدارد. از این روست که من این کار را کاری شایسته میدانم، هرچند شایستهترین کار از دید من آن است که تاجیکان به آن دبیره که گاهی آن را دبیره نیاکانی هم مینامند بازگردند تا نیازی به این برگردان دبیرگی در میان نباشد.
کزازی در ادامه بیان کرد: اینکه شاهنامه چه کارکردی در تاجیکستان دارد، پرسشی است که پاسخ آن از پیش، بر آگاهان آشکار است. تاجیکستان یکی از سرزمینهای کمابیش میتوانم گفت پرشمار در ایران تاریخی است. من در سخنی که چندین روز پیش در آیین سوگ و یادبود روانشاد دکتر اسلامی ندوشن بر زبان راندم، بگفتم که ما با چهار ایران روبهرو هستیم؛ یکی ایرانِ فرمانرانانه یا سیاسی است که ایران کهین است از دید دامنه. دودیگر ایرانِ تاریخی است، ایرانی که در روزگاران گذشته پهناور بوده است؛ اما اندکاندک بخشهایی از آن گسسته است. هرکدام از این بخشها، کشوری جداگانه پدید آورده است. سه دیگر که پهناورترین ایران است، ایران فرهنگی است. ایران فرهنگی آن است که فرهنگ ایرانی در آن گسترش یافته است. سرزمینهایی هم که هرگز بخشی از ایران تاریخی نبودند در این قلمرو بسیار پهناور میگنجند. ایران چهارمین، ایرانی است که در روزگار نو، ایرانِ پس از اسلام پدید آمده و قلمرو این ایران، قلمرو زبان پارسی است که آن نیز خب قلمرویی است پهناور.
او افزود: پس تاجیکان یا دیگر مردمانی که بخشی از ایران تاریخیاند پیوندی تنگ و ناگزیر، ساختاری با شاهنامه دارند؛ زیرا شاهنامه، نامه فرهنگ و منش و پیشینه ایرانی است. بهویژه این پیوند بسیار استوار است در میان مردمانی که هنوز به زبان شکرین و شیوای فارسی سخن میگویند که تاجیکستان یکی از سرزمینهاست. بر پایه آنچه گفته شد من بر آنم که این برگردان در دبیره که از شاهنامه انجام گرفته است، رخدادی است بهشگون و بهین. آن را به تاجیکان فرخ باد میگویم.