باشگاه شاهنامه پژوهان _ گزارش : یازدهم دیماه سالروز وقف دکتر محمود افشار است. بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار بنیادیست فرهنگی که داراییهای آن را محمود افشار یزدی، طی تمهیداتی برای استفاده عام وقف کردهاست و شامل تشکیلاتی میباشد. در ۱۱ دی سال ۱۳۳۷ دکتر محمود افشار با وقف بخش وسیعی از اموال خود، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار را تأسیس کردند. محمود افشار یزدی در طول سالهای ۱۳۳۷ شمسی تا سال ۱۳۴۱ کلیه املاک و مستغلات خود را طی پنج وقفنامه بر اساس قواعد فقهی و ضوابط قانونی وقف عام نمود و سپس برای اجرای نیات و تحقق اهداف خویش که…
امتیاز کاربر: 4.2 ( 1 امتیازات)
0
باشگاه شاهنامه پژوهان _ گزارش : یازدهم دیماه سالروز وقف دکتر محمود افشار است. بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار بنیادیست فرهنگی که داراییهای آن را محمود افشار یزدی، طی تمهیداتی برای استفاده عام وقف کردهاست و شامل تشکیلاتی میباشد. در ۱۱ دی سال ۱۳۳۷ دکتر محمود افشار با وقف بخش وسیعی از اموال خود، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار را تأسیس کردند. محمود افشار یزدی در طول سالهای ۱۳۳۷ شمسی تا سال ۱۳۴۱ کلیه املاک و مستغلات خود را طی پنج وقفنامه بر اساس قواعد فقهی و ضوابط قانونی وقف عام نمود و سپس برای اجرای نیات و تحقق اهداف خویش که در متون وقفنامه و هم چنین در کتابی تحت عنوان (پنج وقفنامه) تشریح و احصا شده مبادرت به تأسیس بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نمود.
این بنیاد موقوفه تا سال ۱۳۶۲ تحت تولیت و مدیریت واقف اداره میشد ولی پس از درگذشت افشار طبق مفاد وقفنامه و تأیید سازمان اوقاف و امور خیریه کشور از سوی شورای تولیت یازده نفری اداره میشود که پنج نفر آنها به عنوان متولیان مقامی (مرکب از ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست دیوان عالی کشور و وزرا، بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، آموزش و پرورش و ریاست دانشگاه تهران) و سه نفر از فرهیختگان به عنوان متولیان منصوص و سه نفر دیگر از اقوام و بستگان محمود افشار به عنوان متولیان منسوب هستند اداره میشود بعلاوه امور اجرایی بنیاد بر عهدهٔ هیئت مدیره پنج نفری است با عناوین رئیس و نایب رئیس و مدیرعامل و حسابدار و خزانه دار و دبیر از سوی شورای تولیت و به مدت سه سال قابل تمدید یا تجدید انتخاب میشوند. ایشان هدف خود را از بنیاد نهادن این موقوفات چنین بیان کردهاند:
سبب بنیاد نهادن این موقوفات
«من در سهم خود معتقدات و آرزوهایی دارم و میخواهم در حدود امکان مالی و حالی خود آنها را انجام دهم. از نیاز فراوانی که وطن عزیز و جامعۀ نیازمند ما به توسعۀ امور پزشکی و فرهنگی به معنی عام کلمه دارد غافل نیستم.
خوشبختانه چندی است که دولت و مردم بهطور کلی و تا اندازهای توجه به این مسائل دارند… در این میان توجه مستقیم و خاص به مسائل اساسی دیگر، مانند افزایش جمعیت کشور از راههای مختلف، ترویج و تعمیم زبان فارسی در نقاط حسّاس مملکت، تکمیل و تحکیم وحدت ملی، پیشرفت قسمتهای خوب تمدن جدید و جلوگیری از مفاسد آن، اصلاح اوضاع اجتماعی ملت، حفظ اخلاق جوانان و تزریق مایۀ وطنپرستی کافی در افکار آنان، که با وجود این اقدامها میتوان ملتی شایسته، متّحد، مترقی و کشوری آباد و بزرگ داشت، نشده است.
برای اینکه ملتِ بزرگی مانند ملت ما بزرگ بماند و کشور پهناوری مانند ایران کوچک نشود- چیزی که آرزوی همۀ ماست- باید حتماً بر شمارۀ جمعیت آن که به نسبت پهنای خاکش خیلی کم است افزوده گردد و از همۀ جهاتی که برای متحد بودن همیشگی ملتی لازم است با هم یگانگی داشته باشند نه پراکندگی، و چنان ملت یگانهای کوشش کند که خود را همسطح ملتهای دیگر از حیث پیشرفتهای دانش، صنعت و تمدن قرار دهد.
یک ملت گرسنه، بیتمدن، پراکنده، نادان، ناتوان و پرمدعا محکوم به زوال است. هرقدر مردمی دارای این عیبها و نقصها باشند و در عوض بر تجمّل و شوکت ظاهری و رسمی خود بیفزایند و تصوّر نمایند کسی را گول میزنند خود را گول زدهاند.
برای منظورهای یاد شده این موقوفات بنیاد یافته است. اگر عمری بماند و توفیق دستیار شود امیدوارم بتوانم بر آنها بیفزایم.»
کلینیک گلان (سوئیس)، دسامبر ۱۹۵۹= دیماه ۱۳۳۸
دکتر محمود افشار