معرفی زنان شاهنامه / بخش سوم: دختران شاه یمن
آبان 2, 1396
درزنان شاهنامه
نظر بدهید
نویسنده : سمیه ارشادی سه عروس فریدون که در منابعی چون «دینکرد»، «البدء و التاریخ» مقدسی و «تاریخ طبری»۱ نیز به آنها اشاره شده است در شاهنامه دختران شاه یمن هستند که به لحاظ کارکردهای شخصیتی، چندان فعال و تأثیرگذار نیستند. آنان انتخاب "جندل"، سفیر فریدون هستند، برای به همسری درآمدن ایرج، سلم و تور، با شرایطی که فریدونِ پدر در نظر دارد. نژادگی دختران، نخستین و مهمترین شرطی است که شاه ایران بر آن تأکید دارد؛ امری که در بیشتر پیوندهای شاهنامه، ملاک انتخاب دختران است. در این نوع ازدواجها چندان توجهی به تفاوتهای فرهنگی نشده و اصل…
امتیاز کاربر: 3.85 ( 1 امتیازات)
0

نویسنده : سمیه ارشادی
سه عروس فریدون که در منابعی چون «دینکرد»، «البدء و التاریخ» مقدسی و «تاریخ طبری»۱ نیز به آنها اشاره شده است در شاهنامه دختران شاه یمن هستند که به لحاظ کارکردهای شخصیتی، چندان فعال و تأثیرگذار نیستند. آنان انتخاب “جندل“، سفیر فریدون هستند، برای به همسری درآمدن ایرج، سلم و تور، با شرایطی که فریدونِ پدر در نظر دارد. نژادگی دختران، نخستین و مهمترین شرطی است که شاه ایران بر آن تأکید دارد؛ امری که در بیشتر پیوندهای شاهنامه، ملاک انتخاب دختران است. در این نوع ازدواجها چندان توجهی به تفاوتهای فرهنگی نشده و اصل و نسب دختر و پسر و نژادگی آنان از هر دو طرف (پدر و مادر) حرف اول را میزند؛ چنانچه فریدون سه دختر نژاده، از خانوادهای اصیل میخواهد، اگرچه از نژاد یمانیان باشند؛ هر چند که این امر در شاهنامه کلیت ندارد و گاه برعکس آن هم دیده میشود. به هر روی، دخترانی که فریدون آنان را لایق همسری فرزندان خود میداند، باید دارای چنین ویژگیهای باشند:
بــدو گفت بــرگرد گِــرد جهـان
|
|
سه دختر گزین از نـژاد مهـان
|
سه خواهر ز یک مـادر و یک پدر
|
|
پریچهره و پـاک و خسروگهر
|
به خوبی ســزای سه فــرزند من
|
|
چُنـان چون بشایند پیـوند من
|
پــدر نـام نــاکــرده از نازشــان
|
|
بــدان تا نخـوانند بـآوازشـان
|
(دفتر اول، پادشاهی فریدون، ۹۲– ۹۳: ۵۴– ۵۷)
با این اوصاف، جندل در جستجوی دخترانی خارج از محدوده ایران است؛ چراکه از یک سو، یافتن دخترانی که از هر حیث یکسان باشند کاری دشوار است؛ از سویی دیگر، پیوندهای انیرانی در شاهنامه به جهت استحکام روابط سیاسی بسیار شایع است. از طرفی دیگر هم میتوان گفت، فریدون میخواهد سلطه خود را بیش از پیش بر مناطق دیگر حفظ کند و دقیقاً به همین دلیل است که سرو، شاه یمن و بزرگانش با این وصلت چندان موافق نیستند و تدابیر و تلاشهایی نیز برای سر نگرفتن این امر به کار میبرند هر چند که موفق نمیشوند!
این سه دختر در شاهنامه نقشی مقطعی دارند و فردوسی دیالوگی را از زبان آنان مطرح نمیکند؛ حتی به رضایت یا عدم رضایت آنان نیز در این پیوند اشاره ای نمیشود؛ زیرا هنگامی که پادشاه یمن از ماجرای خواستاری دخترانش آگاه میشود، فرستاده را به استراحتگاه مخصوص رهنمون نموده و سریعاً بزرگان را جهت مشورت فرا میخواند و به هیچ عنوان، نظر دخترانش را در این زمینه جویا نمیگردد. این در حالی است که دختران ایرانی نسبت به دختران انیرانی در این زمینه نقش فعالتر و پرتأثیرتری دارند.
انتخاب نام ایرانی برای آنان از سوی فریدون پس از ورود به ایران نیز حاکی از نقش منفعل آنان در این ماجرا دارد؛ زیرا همچنان که در بیت پایانی مشاهده شد آخرین شرط فریدون آن است که این دختران نامی نداشته و مردم نیز آنان را به نامی نخوانده باشند.۲ فریدون این نامگذاری را پس از آزمایش پسرانش و انتخاب نام برای آنها انجام میدهد:
زن سلم را کــرد نــام آرزوی
|
|
زن تـــور را ماه آزادهخـــوی
|
زن ایــرج نیــکپـی را سَهـی
|
|
کجا بُد به خوبی سُهیلش رهی
|
(همان، ۱۰۶: ۲۶۲– ۲۶۳)
مقطعی بودن نقش این دختران نیز تا اندازهای است که ادامه نسل فریدون به واسطه هیچ یک از این سه دختر صورت نمی پذیرد، بلکه فردوسی در ابیات پس از کشته شدن ایرج، از کنیزکی به نام “ماه آفرید“ یاد میکند «که ایرج بر او مهر بسیار داشت» (همان، ۱۲۵: ۵۷۱– 574) و نسل شاهی را به واسطه ایرج از سـوی او ادامه میدهد.
پی نوشت
-
برای آگاهی بیشتر در اینباره ر.ک: مقاله «سلم و تور و ایرج: بنمایهها و پیرایهها»، حبیب برجیان– مریم محمدی کُرد خیلی، مجله ایراننامه، بهار ۱۳۷۸، شماره ۶۶، صص ۲۶۱– ۲۷۲٫
-
در شاهنامه یکی از جالبترین نکات پیرامون نامگذاری افراد آن است که برخی تا زمان بزرگسالی – به جهت اهمیت بحث نامگذاری یا در امان ماندن از چشم زخم– نامی ندارند. سه عروس فریدون تنها دخترانی هستند که فردوسی درخصوص آنان چنین اشارهای را بیان داشته؛ اما نکته مهم آن است که این دختران حتی پس از ازدواج و رسیدن به قدرت تمییز و تشخیص هم هیچگونه دخالتی در انتخاب نامشان ندارند؛ همچنانکه نام این دختران را فریدون برایشان انتخاب میکند.
منبع
فردوسی، حکیم ابوالقاسم. (۱۳۸۶). شاهنامه. به تصحیح جلال خالقی مطلق، ج اول. تهران: مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی.
دختران شاه یمن زن در شاهنامه زنان شاهنامه شاهنامه فردوسی 1396-08-02