اگر فردوسی و یکی دو چهره دیگر نبودند ما هم مثل برخی اقوام دیگر هویت ملی و فرهنگی خود را از دست می دادیم. شاهنامه که از ابتدای خلقت - بنا به اندیشه ما ایرانی ها - شروع می شود و تا پایان حیات یزدگرد ادامه می یابد، تداوم فکری و معنوی ما را به هم ربط می دهد و یک واحد فرهنگی از ما می سازد. اگر فردوسی نبود من گمان می کنم ما هم مثل مصر می شدیم. شعر فردوسی حماسه است و حماسه های بزرگ در برخوردگاه های بزرگ و موقعیت های بزرگ تاریخی به وجود می…
امتیاز کاربر: 4.65 ( 2 امتیازات)
0
اگر فردوسی و یکی دو چهره دیگر نبودند ما هم مثل برخی اقوام دیگر هویت ملی و فرهنگی خود را از دست می دادیم. شاهنامه که از ابتدای خلقت – بنا به اندیشه ما ایرانی ها – شروع می شود و تا پایان حیات یزدگرد ادامه می یابد، تداوم فکری و معنوی ما را به هم ربط می دهد و یک واحد فرهنگی از ما می سازد. اگر فردوسی نبود من گمان می کنم ما هم مثل مصر می شدیم.
شعر فردوسی حماسه است و حماسه های بزرگ در برخوردگاه های بزرگ و موقعیت های بزرگ تاریخی به وجود می آید. ایلیاد و ادیسه هومر در چنین موقعیتی به وجود آمده است؛ در برخورد فرهنگی ساکنان اولیه یونان با فرهنگ آریایی هایی که به منطقه وارد شده بودند. مهابهاراتا هم به همین شکل به وجود آمد. شاهنامه هم در یک چنین بزنگاه تاریخی به وجود آمده است. ایران پیش از اسلام با حمله عرب سقوط کرد و یک فرهنگ نویی آمد که به راحتی می توانست زبانهای ایرانی را بکلی از میدان به در ببرد. کما اینکه در مصر و شامات و آفریقای شمالی چنین کرد.
اما در ایران چنین نشد و علت آن وجود فردوسی ها بود. نه یک فردوسی. فردوسی ، اوج جریانی بود که با مقاومت ایرانیان در مقابل اعراب شکل گرفت. زبان فارسی از دوره طاهریان و صفاریان شروع به زنده شدن کرد، و در دوره سامانی ها به جایی رسید که جای خود را گشود.