بازبینی کلی
باشگاه شاهنامه پژوهان _ گفتگو : علی بهرامیان، ابوالفضل خطیبی را دانشمند خودساختهای معرفی میکند که خود را وقف شاهنامه کرده بود.
به گزارش باشگاه شاهنامه پژوهان این پژوهشگر و معاونت علمی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی از دوستان و همکاران سابق ابوالضل خطیبی، در پی درگذشت این شاهنامهپژوه به ایسنا گفت: آقای خطیبی در دهه ۶۰ و در بخش تاریخ مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی با ما همکاری میکرد. زمانی که او دستیار و معاون بخش تاریخِ مرکز دایرهالمعارف بود، معمولا مقالات مربوط به دوره قبل ازمغلول، وزراء، مشاهیر، شاعران و بزرگان و نامآوران قرن چهارم تا قرن هفتم را مینوشت.
او افزود: تحصیلات خطیبی تا کارشناسی ارشد تاریخ بود و مقالات قرونی را مینوشت که مربوط به دوره فردوسی بود، در واقع خطیبی با زمینههای تاریخی پدید آمدن منظومه و به ویژه شاهنامه آشنایی داشت. زمانی که در دوره دکتری سراغ ادبیات فارسی رفت، دکتر خالقی مطلق تصمیم گرفت تا در تصحیح شاهنامه با او مشارکت داشته باشد. پژوهش در حوزه تاریخ به شناخت او از متون و خود شاهنامه کمک کرده و تحصیل در رشته زبان ایران باستانی موجب شد، شاهنامهپژوهشی را ادامه دهد. البته بخشی از فعالیتهای او با مشارکت خالقی مطلق و محمود امیدسالار بود.
بهرامیان خاطرنشان کرد: آقای خطیبی به موضوعات مربوط به «شاهنامه»، شخص فردوسی و مجموعههای حماسی مانند «فرامزنامه» پرداخت. همچنین به موضوعاتی که مربوط به حواشی شاهنامه بود مانند ابیات و مصرعها که در پژوهشهای شاهنامه دشوار تلقی میشود، توجه داشت و آراء و نظرات خود را عرضه کرد. در این اواخر به تدریس و تعلیم شاهنامه اشتغال داشت و به این کار اهمیت بسیار میداد.همانطور که او میگفت خودش را وقف شاهنامه کرده بود.
این پژوهشگر با بیان اینکه در میان شاهنامهپژوهان جایگاه شایسته و قابل توجهی داشت و آراء او درباره شاهنامه و فردوسی مورد توجه بود، اظهار کرد: ایشان تقریبا در فضای مجازی فعال بود و آراء خود را در آنجا عرضه میکرد و علاقهمندانی هم داشت و نظریاتش مطالعه میشد. او درباره ابیات زنستیز که به شاهنامه و فردوسی نسبت داده میشد، ملاحظه داشت و تقریبا نسبت همه را به فردوسی مردود کرد. همچنین درباره «هجونامه سلطان محمود» که منسوب به فردوسی است، کتاب مستقلی نوشته بود که اهمیت بسیاری دارد. آراء و مقالات او در دو زمینه «تاریخ» و «شاهنامهشناسی و ادبیات فارسی» قابل توجه است و از منظر محققانه تلقی میشود.
علی بهرامیان در پایان گفت: نبود خطیبی با توجه به اینکه موسسات علمی در پرورش چنین اشخاصی ضعیف عمل میکنند و عقب هستند، خسارتبار خواهد بود. البته تا جایی که میدانم و دوستی و شناختی که از دکتر خطیبی داشتم، دانشمند خودساختهای بود، هرچند همهما از محضر استادان بزرگی استفاده کرده و میکنیم، او هم همینطور بود. اما تا حد زیادی میتوان گفت آقای خطیبی، فرزندخصال خود بود، روی پای خود ایستاده بود و مراحل تحقیق را تا حد زیادی با توجه تجربههای خود درک بود که این نکته اساسی درباره او بود. آقای خطیبی آدم مستقلی در عرصه تحقیق شمرده میشد و از ارائه آراء خود واهمهای نداشت و البته نقد را میپذیرفت.دانشمند خودساختهای که خود را وقف شاهنامه کرده بود
این پژوهشگر و معاونت علمی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی از دوستان و همکاران سابق ابوالضل خطیبی، در پی درگذشت این شاهنامهپژوه به ایسنا گفت: آقای خطیبی در دهه ۶۰ و در بخش تاریخ مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی با ما همکاری میکرد. زمانی که او دستیار و معاون بخش تاریخِ مرکز دایرهالمعارف بود، معمولا مقالات مربوط به دوره قبل ازمغلول، وزراء، مشاهیر، شاعران و بزرگان و نامآوران قرن چهارم تا قرن هفتم را مینوشت.
او افزود: تحصیلات خطیبی تا کارشناسی ارشد تاریخ بود و مقالات قرونی را مینوشت که مربوط به دوره فردوسی بود، در واقع خطیبی با زمینههای تاریخی پدید آمدن منظومه و به ویژه شاهنامه آشنایی داشت. زمانی که در دوره دکتری سراغ ادبیات فارسی رفت، دکتر خالقی مطلق تصمیم گرفت تا در تصحیح شاهنامه با او مشارکت داشته باشد. پژوهش در حوزه تاریخ به شناخت او از متون و خود شاهنامه کمک کرده و تحصیل در رشته زبان ایران باستانی موجب شد، شاهنامهپژوهشی را ادامه دهد. البته بخشی از فعالیتهای او با مشارکت خالقی مطلق و محمود امیدسالار بود.
بهرامیان خاطرنشان کرد: آقای خطیبی به موضوعات مربوط به «شاهنامه»، شخص فردوسی و مجموعههای حماسی مانند «فرامزنامه» پرداخت. همچنین به موضوعاتی که مربوط به حواشی شاهنامه بود مانند ابیات و مصرعها که در پژوهشهای شاهنامه دشوار تلقی میشود، توجه داشت و آراء و نظرات خود را عرضه کرد. در این اواخر به تدریس و تعلیم شاهنامه اشتغال داشت و به این کار اهمیت بسیار میداد.همانطور که او میگفت خودش را وقف شاهنامه کرده بود.
این پژوهشگر با بیان اینکه در میان شاهنامهپژوهان جایگاه شایسته و قابل توجهی داشت و آراء او درباره شاهنامه و فردوسی مورد توجه بود، اظهار کرد: ایشان تقریبا در فضای مجازی فعال بود و آراء خود را در آنجا عرضه میکرد و علاقهمندانی هم داشت و نظریاتش مطالعه میشد. او درباره ابیات زنستیز که به شاهنامه و فردوسی نسبت داده میشد، ملاحظه داشت و تقریبا نسبت همه را به فردوسی مردود کرد. همچنین درباره «هجونامه سلطان محمود» که منسوب به فردوسی است، کتاب مستقلی نوشته بود که اهمیت بسیاری دارد. آراء و مقالات او در دو زمینه «تاریخ» و «شاهنامهشناسی و ادبیات فارسی» قابل توجه است و از منظر محققانه تلقی میشود.
علی بهرامیان در پایان گفت: نبود خطیبی با توجه به اینکه موسسات علمی در پرورش چنین اشخاصی ضعیف عمل میکنند و عقب هستند، خسارتبار خواهد بود. البته تا جایی که میدانم و دوستی و شناختی که از دکتر خطیبی داشتم، دانشمند خودساختهای بود، هرچند همهما از محضر استادان بزرگی استفاده کرده و میکنیم، او هم همینطور بود. اما تا حد زیادی میتوان گفت آقای خطیبی، فرزندخصال خود بود، روی پای خود ایستاده بود و مراحل تحقیق را تا حد زیادی با توجه تجربههای خود درک بود که این نکته اساسی درباره او بود. آقای خطیبی آدم مستقلی در عرصه تحقیق شمرده میشد و از ارائه آراء خود واهمهای نداشت و البته نقد را میپذیرفت.