در ایران بذل القاب معمولاً حسابوکتاب ندارد درنتیجه تعجّبی نیست اگر برخی از «شاملوئیستها» (برای این تعبیر نک: بامداد در آینه، نورالدین سالمی، سوئد، ص۲۸) و هواخواهان آتشین احمد شاملو، او را «شاعر ملّی ایران» نامیدهاند. در این زمینه یادداشت نوشتهاند و مصاحبه کردهاند. شاملو این لقب را قبول نداشت: «آقای معروفی عنوان «شاعر ملّی» به بنده داد. من شاعر ... ادامه مطلب »
نوروز درفش فرهنگ ایران / میرجلال الدین کزازی
نوروز یکی از کهنترین جشنها و آیینهای ایرانی است که از فراسوی هزاره ها تاکنون پاییده است و ایرانیان، همساز و هماهنگ با نیاکانشان، آن را با شکوه بسیار برپا میدارند. ارج و کارکرد نوروز، در فرهنگ و تاریخ ایران، به گونه ای بوده است و هست که این آیین و جشن برترین نماد آن تاریخ و فرهنگ گردیده است ... ادامه مطلب »
آیا فردوسی برای سرودن بیتی در تنور رفت ؟ / ابوالفضل خطیبی
عطار در مصیبتنامه در ستایش از شعر خود چنین میسراید (عطّار ۱۳۸۶ش، ص۴۴۸-۴۴۹): آبِ هر معنی، چنانم روشن است/ کآنچه خواهم، جمله، در دستِ من است مینباید شد بحمدالله بهزور / همچو فردوسی ز بیتی در تنور همچو نوح آبی بهزور آید مرا / زآنکه طوفان از تنور آید مرا از تنورم چون رسد طوفان بهزور / هیچ حاجت نیست ... ادامه مطلب »
خانلری: زبان فارسی وطن من است! / میلاد عظیمی
خانلری یکی از خادمان نستوه زبان فارسی بود. به زبان فارسی خدمات ماندگار کرد. شاعر قابلی بود و نثر فارسی را بغایت شیوا و درست مینوشت و آثارش از سرمایههای زبان فارسی است. یک شاخۀ مهم تجدّد ادبی ایران معاصر را رهبری میکرد. جریانساز بود. چند متن کهن زبان فارسی را تصحیح کرد. برای زبان فارسی دستور نوشت و دستورش ... ادامه مطلب »
روز سپند زن / میرجلال الدین کزازی
جشن سپندارْمَذْگان یکی از جشنهای باستانی ایرانی است و مانند بسیاری دیگر از جشنهای ایرانی، سرشت و ساختاری آیینی و باورشناختی دارد. این جشن بازخوانده به سپندارمذ، یا در ریخت اوستایی آن: سِپَنْتا آرْمَئیتی، یکی از اَمشاسپندان یا فرشتگان فرّمند و بَرین در آیین کهن ایران است. امشاسپندان، در بن، شش ویژگی بنیادین و نهادین اهورامزدایند که در شش فرشتهی ... ادامه مطلب »
آیا فردوسی برای امرار معاش و شهرتطلبی شاهنامه سرود؟ / ابوالفضل خطیبی
بارها در سخنرانیها و کتابها و مقالهها دربارۀ فردوسی شنیده و خواندهایم که فردوسی زبان فارسی و ایران را زنده کرد و اگر شاهنامه نبود، ما اکنون به زبان عربی حرف میزدیم و مینوشتیم و یا اگر فردوسی نبود ایران نبود. از سوی دیگر دوست دیرین بنده دکتر محمود امیدسالار در کتب جدید خود، بوطیقا و سیاست در شاهنامه (ص۱۲۴) ... ادامه مطلب »
سیاوش کسرایی / سایه اقتصادی نیا
تودهای و ایراندوستی؟ اغلب محال مینماید، اما کسرایی اجتماع نقیضین بود: تودهایِ وطنپرستی که صدای شیپور انترناسیونالیسم چندان دورش نبرده بود که بانگ آرش و نالۀ سیاوش را نشنود. گوش و چشم به فرمان برادر بزرگ داشت و دل در خرّمهوای ری و نیشابور. جمع ضدین در او ممکن شده بود و این را از راه مقایسۀ اشعار او با ... ادامه مطلب »
نقدی بر بوطیقا و سیاست در شاهنامه / مجتبی عبدالله نژاد
باشگاه شاهنامه پژوهان _ یادداشت : بوطیقا و سیاست در شاهنامه نوشته محمود امید سالار با ترجمه فرهاد اصلانی و معصومه پورتقی در سیزدهمین دوره از جشنواره شعر فجر به عنوان کتاب برگزیده در بخش پژوهش درباره شعر انتخاب شد . این اثر همچنین در سی و ششمین دوره جایزه کتاب سال به عنوان کتاب شایسته تقدیر در بخش ... ادامه مطلب »
او را پیر دیده بودم امروز جوان دیدم / کورش جوادی
زمان می گذرد و در گذار خویش رنگ فراموشی و ویرانی می پاشد . هیچ قدرت, اثر و فردی از سیطره زمان دور نخواهد ماند . قدرت زمان بیش از هر چیز است و انگار توان مقابله با آن نیست . در این میان اما هستند آثار و افراد و یا فرهنگ هایی که از پس هزاره ها به سلامت ... ادامه مطلب »
روایت دوستداری ایران / سایه اقتصادی نیا
«مرد در سفر بر مراد خود ظفر یابد و اهل ظاهر و باطن و حق و باطل را فرق کند و جسم از جان و یقین از گمان امتیاز دهد. دل او آرام گیرد و خاطرش صفا پذیرد و حیرت و تردد از وی برخیزد». این سخن از زینالعابدین شیروانی است، از اقطاب سلسلۀ نعمتاللهی، ملقب به مستعلیشاه. شیروانی، در ... ادامه مطلب »