بازبینی کلی
باشگاه شاهنامه پژوهان_ سخن: به یاری فرهنگ و منش ایرانی مان تازشها را از سر گذرانیده ایم . از بوته آزمونهای بزرگ تاریخ پیروزمند و سربلند بیرون آمده ایم. ماییم که بر ددمنشان بدکنش مغول ، آن خون ریزان بی پرهیز لگام برزدیم . از آن مردمان ددآیین شهریارانی ساختیم ادبدوست ،هنرپرور. باکمان از هیچ تازش و تندبادی نیست . در جهانی چنین ناپایدار ،سست، لرزان ،پاس داشتن هستی فرهنگی و چیستی منشی کاری بسیارباریک و دشوار است . ما در جهانی به سر می بریم که از در و دیوار آن اندیشه و آگاهی می بارد . در دریای آگاهی در واییم .دریاجای دروایی است و سرگشتگی . چه می بایدمان کرد ؟ راه آسان ،راهی که شایسته ما فرزندان فردوسی ، ایرانیان نیست آن است که تن به خیزابه های این دریا بدهیم . وابنهیمشان که به هر سوی که می خواهند ببرندمان . بی گمان بر کناره رستگاری نخواهیم افتاد . در مغاک ژرف جای خواهیم گرفت . راه دیگر ، راهی که ایرانی را می برازد و می شاید آ ن است که در دل این دریای دروایی پایگاهی بجوئیم که بتوانیم برآن ایستاد و پایدار ماند . آن پایگاه چیست؟ من به آواز بلند می گویم: شاهنامه است.