خانه / گفتگو / میرجلال الدین کزازی : ایران را به شایستگی بشناسیم
کلیک کنید

میرجلال الدین کزازی : ایران را به شایستگی بشناسیم

باشگاه شاهنامه پژوهان _ گفتگو : میرجلال‌الدین کزازی درباره تجربه سال‌ها پرهیز از به‌کار بردن واژگانی غیر از واژگان پارسی سخن گفت. میرجلال الدین کزازی در تازه ترین گفتگو با خبرگزاری ایسنا تجربه سال‌ها پرهیز از به‌کار بردن واژگانی غیر از واژگان پارسی سخن گفت. این شاهنامه پژو و استاد زبان و ادب فارسی همچنین در بخشی از این گفتگو افزود : ایرانیان نیاز نیست کار دشوار و پیچیده‌ای انجام دهیم و تنها کاری که بایسته آن است که بکوشیم ایرانی بمانیم، این است که ایران را به شایستگی بشناسیم. در ادامه گفتگوی ایسنا با این چهره فرهنگی را خواهید…

بازبینی کلی

امتیاز کاربر: 4.33 ( 4 امتیازات)
0

میرجلال الدین کزازی : ایران را به شایستگی بشناسیم

باشگاه شاهنامه پژوهان _ گفتگو : میرجلال‌الدین کزازی درباره تجربه سال‌ها پرهیز از به‌کار بردن واژگانی غیر از واژگان پارسی سخن گفت. میرجلال الدین کزازی در تازه ترین گفتگو با خبرگزاری ایسنا تجربه سال‌ها پرهیز از به‌کار بردن واژگانی غیر از واژگان پارسی سخن گفت. این شاهنامه پژو و استاد زبان و ادب فارسی همچنین در بخشی از این گفتگو افزود : ایرانیان نیاز نیست کار دشوار و پیچیده‌ای انجام دهیم و تنها کاری که بایسته آن است که بکوشیم ایرانی بمانیم، این است که ایران را به شایستگی بشناسیم. در ادامه گفتگوی ایسنا با این چهره فرهنگی را خواهید خواند .

این استاد ادبیات و نویسنده در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: کمابیش از دو دهه پیش بر آن سر افتادم که به یاری زبان پارسی برخیزم، با این شیوه که توانایی‌ها و زیبایی‌های این زبان را در کردار آشکار بدارم، بی‌آن‌که درباره آن بگویم و بنویسم. به سخن دیگر، آن زبان پارسی را به‌کار ببرم که از سستی‌ها، کاستی‌ها، آلایش‌ها، نابهنجاری‌ها و کژی‌ها به‌دور و پیراسته است.

او با بیان این‌که “یزدان پاک را سپاس می‌گزارم که در این کار بیش از آن‌چه در آغاز امید می‌داشتم و می‌انگاشتم، کامدار و بخت‌یار بودم”، افزود: این را دهش ایزدی می‌دانم، زیرا اگر در آغاز این گرایشی بوده، امروز به خیزش دگرگون شده و گسترش یافته است و پارسی‌گرایی به پارسی درست و به آیین گفتن و نوشتن، تبدیل شده و پرسمان روز گردیده است.

کزازی درباره فرهنگستان زبان و ادب فارسی و کارکرد آن گفت: باورم این است که با انبوهی واژه‌های بیگانه یا وام‌واژه‌ها، هیچ نهادی نمی‌تواند به تنهایی چاره‌ای برای دشواری‌ها و نابهنجاری‌های زبان بیابد، بیندیشد و به‌ کار بگیرد.

این پژوهشگر با بیان این‌که همه ایرانیان که دانش و توان بایسته دارند، می‌باید به یاری زبان پارسی برخیزند، ادامه داد: گاهی گفته می‌شود که اگر در برابر وام‌واژه‌ای چند واژه را در پیش بنهند، آشفتگی پدید می‌آورد. شاید در آغاز این‌گونه باشد، اما این بخت را به بهترین واژه می‌دهد که گزیده شود و ایرانیان و پارسی‌زبانان آن را به‌کار ببرند. از همین روی استادان دانشگاه، نویسندگان، سخنوران و همه کسانی که زبان را آگاهانه و به گونه پرورده و هنری به‌کار می‌گیرند، می‌توانند در برابر وام‌واژه‌ها، واژه بسازند و داوری با مردم است.

او افزود: مردم بهترین، به‌آیین‌ترین، برازنده‌ترین و آسان‌ترین واژه را برمی‌گزینند و واژه‌هایی که مردم، حتی آنانی که دانش زبانی نداشتند، بر پایه آگاهی سرشت‌مانی از زبان سال‌ها پیش پدید آورده‌اند در شمار بهترین واژه‌ها است.

کزازی خاطرنشان کرد: تعمیرکاران برای ابزارهایی که در خودرو به‌کار می‌برند، واژه‌هایی ساخته‌اند که بهترین واژه‌ای است که می‌توان ساخت؛ ابزاری را که به دست سگ می‌مانده سگ‌دست گفته‌اند و نگفته‌اند دست سگ یا دست سگ‌وار. شاید هیچ فرهنگستانی پس از زمانی دراز رای‌زدن، اندیشیدن، جستن و کاویدن نوشته‌ها و سروده‌های گوناگون، نمی‌توانست به چنین واژه‌های سخته، سُتوار، روشن و رسایی برسد.

این استاد ادبیات همچنین درباره دغدغه همیشگی خود برای پاسداشت فرهنگ و ادب ایرانی و در پاسخ به این‌که “چه کنیم ایرانی باقی بمانیم”، اظهار کرد: ایرانیان نیاز نیست کار دشوار و پیچیده‌ای انجام دهیم و تنها کاری که بایسته آن است که بکوشیم ایرانی بمانیم، این است که ایران را به شایستگی بشناسیم.

او افزود: باور من این است که هر کس ایران را بدان‌سان که می‌باید بشناسد، به ناچار دل به ایران خواهد باخت. کسانی که ایرانی نبوده‌اند و حتی در آغاز با ایران دشمنی می‌ورزیده‌اند، هنگامی که فرهنگ، تاریخ و مردم این کشور را شناخته‌اند دل به ایران بسته‌اند.

کزازی گفت: اگر بدانیم که ایران چیست، ایرانی کیست و پاسخ‌هایی سنجیده، برهانی و دانش‌ورانه و نه از سر شورمندی و دلبستگی کور به این دو پرسش بنیادین در این روزگار بدهیم، در برابر هیچ فرهنگ و اندیشه‌ای آسیب‌پذیر نخواهیم بود، چون روزگاری است که پایه آن بر گسست، بیگانگی، شتاب و آسیمگی نهاده شده است و فرهنگ رسانه‌ای دم به دم دگرگون می‌شود و تنها چاره برای ایرانیان که پیشینه‌ای دیرباز در تاریخ و فرهنگ گران‌سنگ و بی‌مانندی داریم، برای این‌که بتوانیم همچنان چیستی ایرانی خود را پاس بداریم، تنها آن است که در اندیشه و باور ایران را بشناسیم و بیابیم و اگر این‌گونه شود، در برابر هیچ فرهنگ تازشگر فرو نخواهیم پاشید و از پای درنخواهیم آمد.

این شاهنامه‌پژوه ادامه داد: هر ایرانی باید گام در این راه بنهد، اما شیوه گام‌زنی یکسان نیست. کسانی در این راه به ناچار راه‌برند و کسانی رهرو. کار و بایستگی راهبران از رهروان بسیار دشوارتر است و از همین رو است که ما باید به هر شیوه‌ای که می‌توانیم به ویژه به یاری همان رسانه، بکوشیم که ایران را بدان‌سان که هست، نه بیش از آن و نه کم از آن، نخست به ایرانیان و سپس به جهانیان بشناسانیم.

کزازی اضافه کرد: رسانه تیغ دودم است و می‌تواند ویرانگر، مردم‌کش، گزندرسان و زیانبار باشد و یا به وارونگی، سازنده، پرورنده، سودآور، مایه آبادانی و شکوفایی شود؛ بسته به این‌که از آن تیغ چگونه بهره می‌بریم. کارد پزشک با آن تیغ بیماری را که در آستانه مرگ است از مرگ می‌رهاند و مردم‌کشی خون‌ریز، با آن دیگری را در سال‌های جوانی و پرتوانی می‌کشد. گناه از تیغ نیست و از آن کسی است که آن را در کار می‌یابد.

کلیک کنید

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

کلیک کنید
باز کردن چت
باشگاه شاهنامه پژوهان
درودبرشما

اگر برای سفارش از فروشگاه باشگاه شاهنامه پژوهان پرسشی دارید پیام خود را بگذارید


با سپاس