عجز و درماندگیِ تمام معمارانِ زبان فارسی در برابر فردوسی [بحثی در فُرم] ببینید گزینشِ فردوسی در تقابلِ واژهها، چه فرمی به وجود آورده است که تمامِ معمارانِ زبانِ فارسی در برابر آن جز درماندگی و عجز چیزی ندارند: ببینیم تا اسبِ اسفندیار سوی آخُر آید همی بی سوار و یا بارهٔ رستمِ جنگجوی به ایوان نهد بی خداوندْ روی گزینشِ فردوسی در تقابل واژهها، چه فرمی به وجود آورده است که تمامِ معمارانِ زبان فارسی در برابر آن جز درماندگی و عجز چیزی ندارند! تقابلِ [اسب/باره] [اسفندیار/رستم جنگجوی] [آخُر/ایوان] [آید/روی نهد] [بیسوار/بی خداوند] تقابل حضورِ [همی] برای فعلِ «آید»…
امتیاز کاربر: 4.75 ( 3 امتیازات)
0
عجز و درماندگیِ تمام معمارانِ زبان فارسی در برابر فردوسی
[بحثی در فُرم]
ببینید گزینشِ فردوسی در تقابلِ واژهها، چه فرمی به وجود آورده است که تمامِ معمارانِ زبانِ فارسی در برابر آن جز درماندگی و عجز چیزی ندارند:
ببینیم تا اسبِ اسفندیار
سوی آخُر آید همی بی سوار
و یا بارهٔ رستمِ جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوندْ روی
گزینشِ فردوسی در تقابل واژهها، چه فرمی به وجود آورده است که تمامِ معمارانِ زبان فارسی در برابر آن جز درماندگی و عجز چیزی ندارند!
تقابلِ [اسب/باره] [اسفندیار/رستم جنگجوی] [آخُر/ایوان] [آید/روی نهد] [بیسوار/بی خداوند]
تقابل حضورِ [همی] برای فعلِ «آید» و غیاب هرگونه قیدی برایِ «روی نهادن»
برای فردوسی آید/میآید/همی آید تفاوت معناشناسیک وجود دارد.
مثل قاآنی نیست که هر جا مصراعی خالی ماند یک عدد «همی» مثل نیمخشت بیاورد تا «فَعِل»ها برابر شوند.
نمیخواهم وقتِ شما را با توضیحِ تقابلها بگیرم. هر کسی میتواند با اندیشیدن دربارهٔ این تقابلها به هزاران نکتهٔ بلاغی و روانشناسیک برسد. غرض آوردن کوچکترین مصادیق “فُرم” و “ساختار” بود.
محمدرضا شفیعی کدکنی
رستاخیز کلمات، ص ۷۷