باشگاه شاهنامه پژوهان _ چکامه: ویکتور هوگو چکامه سرا، داستاننویس و نمایشنامهنویس فرانسوی است. در ایران بیشتر او را با رمان بینوایان و گوژپشت نوتردام که یکی از آثار برجسته او نیز هست می شناسند. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری دوران خود، اشاره کرده و بازگویندهٔ تاریخ معاصر فرانسه است. آثار او پس از گذشت سالیان همچنان خوانندگان بسیاری دارد. ویکتور هوگو در زمنیه چکامه سرایی نیز آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است و در فرانسه بیشتر او را برای مجموعه سروده هایش میشناسند. او برای فردوسی نیز سروده ای زیبا و دلکش دارد…
امتیاز کاربر: 3.67 ( 3 امتیازات)
0
باشگاه شاهنامه پژوهان _ چکامه: ویکتور هوگو چکامه سرا، داستاننویس و نمایشنامهنویس فرانسوی است. در ایران بیشتر او را با رمان بینوایان و گوژپشت نوتردام که یکی از آثار برجسته او نیز هست می شناسند. آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری دوران خود، اشاره کرده و بازگویندهٔ تاریخ معاصر فرانسه است. آثار او پس از گذشت سالیان همچنان خوانندگان بسیاری دارد. ویکتور هوگو در زمنیه چکامه سرایی نیز آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است و در فرانسه بیشتر او را برای مجموعه سروده هایش میشناسند. او برای فردوسی نیز سروده ای زیبا و دلکش دارد که در کتاب افسانه قرون آمده است. در این کتاب او بخش بزرگی از اشعار و نوشته های خود را تحت تاثیر شاهنامه فردوسی و منطق الطیر عطار می سراید.
پیش ازین در شهر «میسور» با «فردوسی» آشنا شدم
گوئی از سپیده بامدادان شعلهای گرفته بود
تا از آن تاجی بسازد
و بر پیشانی خویش نهد.
جلالی چون پادشاهان داشت
که گستاخی را بر آستانشان راهی نیست
دستاری قرمز و آراسته به یاقوتی درخشان بر سر داشت
و با جامهای ارغوانی از این سوی شهر به سوی دیگر میرفت
ده سال بعد،
او را سیاه پوش دیدم
بدو گفتم: تو که پیش از این به دیدارت میآمدند
تا با جامه و دستار ارغوانی از برابر خانههای ما گذرانت بینند،
تو که پیوسته پوششی گلگون داشتی،
چرا اکنون این جامهٔ سیاه را
که گویی با ظلمت رنگ کردهاند، بر تن داری؟
پاسخ داد: آخر، اکنون فروغ من نیز خاموش شده است.