بازبینی کلی
بسیاری از واژگان برای اولین بار در شاهنامه آمده است و بعد از آن وارد متون دیگر شده است.
اشاره به آیینها، مراسمها و حتی ادیان نیز در شاهنامه وجود دارد.
اما اینکه آذربایجان چه نسبتی با شاهنامه و هویت ملی دارد، باید بگویم در سالهای اخیر برخی از دوستان که در مطبوعات و جراید قلم میزنند، از مفهومی به نام «هویتطلب» و «هویتطلبی» درباره آذربایجان استفاده میکنند که معنی منفی دارد.
در حالی که باید بدانیم بخشی از هویت آذربایجان و آذربایجانیها بر اساس معیارهایی که گفتیم، در شاهنامه تعریف میشود.
وقتی متن شاهنامه را میخوانیم، آذربایجان با همین موقعیت جغرافیایی امروزی، با نام «آذرآبادگان» در شاهنامه وجود دارد.
نام بسیاری از مکانهای آذربایجان نیز در شاهنامه آمده است. این منطقه پایتخت معنوی ایران است و هم از نظر داستانی و هم از منظر دینی دارای اهمیت بسیاری است.
حتی در داستان برخی از شخصیتها مانند رستم فرخزاد آذری با احترام بسیاری از اهالی آذربایجان یاد شده است و آن را «جای بزرگان و آزادگان» میخوانند. آیا این تعریف و احترام نیست؟
گفتوگویی با موضوع «شاهنامه و هویت ملی ایران و نسبت آذربایجان با آن» / موسسه ندای آذرمهر ایرانیان / به نقل از خبرگزاری کتاب ایران( ایبنا)
رستم فرخزاد سیستانی بوده نه آذری. ایشون چه پژوهشگری هستن که اینو نمیدونن؟
اون رستم زال هست که سیستانی هست. رستم فرخزاذ آذری هست و فرمانده ارتش ایران در جنگ با اعراب در زمان ساسانیان