که من سالیان تا بدین مرغزار یکی جشن سازم به هر نوبهار / سمیه ارشادی
فروردین 13, 1401
دریادداشت ها
رفتن به دامان طبیعت در شاهنامه باشگاه شاهنامه پژوهان _ یادداشت ( پژوهش و نگارش: سمیه ارشادی ) : گردش های جمعی در دامنه طبیعت و خارج از شهرها در قالب شادی های شخصی و درون گروهی و نیز در قالب برگزاری جشنهای عمومی به مناسبت های مختلف، به ویژه پس از پیروزی در جنگها۱ در شاهنامه به روشنی قابل مشاهده است که همگی نشانگر تمایل درونی و حتی دینی۲ ایرانیان باستان به شادی و نشاط، و نیز ارتباط متقابل شرایط و ساختار سیاسی با روحیه نشاط جمعی است. یکی از موارد جالب توجه در این راستا، روی آوردن…
امتیاز کاربر: 4.51 ( 1 امتیازات)
0
رفتن به دامان طبیعت در شاهنامه
باشگاه شاهنامه پژوهان _ یادداشت ( پژوهش و نگارش: سمیه ارشادی ) : گردش های جمعی در دامنه طبیعت و خارج از شهرها در قالب شادی های شخصی و درون گروهی و نیز در قالب برگزاری جشنهای عمومی به مناسبت های مختلف، به ویژه پس از پیروزی در جنگها۱ در شاهنامه به روشنی قابل مشاهده است که همگی نشانگر تمایل درونی و حتی دینی۲ ایرانیان باستان به شادی و نشاط، و نیز ارتباط متقابل شرایط و ساختار سیاسی با روحیه نشاط جمعی است.
یکی از موارد جالب توجه در این راستا، روی آوردن دختران شاهنامه به طبیعت و پرداختن ایشان به شادی و بهره بردن از زیبایی های طبیعت است؛ نخستین اشاره آشکار در این باره گل چیدن های خدمتکاران روداوه از دامان طبیعت است:
پرستندگان را سوی گلستان
|
|
فرستد همی ماه کاولستان
|
(دفتر اول، منوچهر، ۱۱۰: ۴۰۱)
تفریحات همیشگی منیژه با خدمتکارانش در دشت و کوه نیز از همین روحیه نشاط دختران و آزادی آنان در این رابطه حکایت دارد. منیژه دختری است که به بیان خودش، سالیان سال است که بساط جشن و خوشگذرانی اش در هر بهار پابرجاست:
که من سالیان تا بدین مرغزار
|
|
همی جشن سازم به هر نوبهار
|
(جلد دوم، کیخسرو، ۶۴۵: ۱۷۶)
به طور کلی در شاهنامه تقریباً پس از هر پیروزی و موفقیتی جشن و شادی برپا میشود که سبب سرور و افزایش روحیه ارتباط اجتماعی و نگاه داشتن سنتهای گوناگون در میان مردم میگردد که این مهم نشان از تلاش شاهان در جهت تقویت و حفظ روحیه نشاط جمعی دارد؛ همچنانکه کیخسرو پس از پیروزی بر تورانیان و کشته شدن افراسیاب، به برپایی جشنهای گروهی و خانوادگی به همراه زن و کودک در بیرون شهر و در دشتها فرمان میدهد:
زن و کودک از شهر بیرون برید
|
|
خورشها و رامش به هامون برید
|
(جلد دوم، کیخسرو، ۸۸۵: ۲۳۹۹)
«مضمون بیت اشاره به رسم گردش خانواده ها در دشتهای پیرامون شهرهاست که هنوز و به ویژه در سیزده بدر معمول است و امروزه پیکنیک میگویند». (خالقی مطلق، ۱۳۹۱، ج۱۰، بخش دوم: ۱۹۰) برگزاری جشن در طبیعت به همین شکل در روم هم دیده میشود:
کنیزک بـدو گفت: فــردا پگـاه
|
|
شوند این بزرگان سوی جشنگاه
|
یکی جشن باشد به روم انـدرون
|
|
که مرد و زن و کودک آید برون
|
چو کــدبانو از شهر بیرون شود
|
|
بدان جشن خرم به هـامون شود
|
شود جـای خالی و من چاره یی
|
|
بســــازم، نتــرسم ز پتیــاره یی
|
(جلد سوم، شاپور ذوالاکتاف، ۴۳۰: ۲۲۵– ۲۲۸)
این تفریح خانوادگی در دوران بهرام گور هم دیده میشود:
زن و مرد و کودک به هامون شدند
|
|
ز هر کشور از خانه بیرون شدند
|
(جلد سوم، بهرام گور، ۵۴۹: ۱۶۸۶)
پی نوشت:
۱. فرهنگ شادی و ضرورت وجود آن در تفکر ایران باستان از اهمیت فراوانی برخوردار است و براساس «بندهش» هرمزد «به یاری آسمان شادی را آفرید». (دادگی، ۱۳۶۹: ۴۰)
۲. اشارات بسیار شاهنامه حاکی از آن است که ایرانیان در زمانهای مربوط به جنگ نیز دست از شادی نمی کشیدند و با وجود شدت سهمگینی و خشونت موجود در جنگها، معمولاً روحیه نشاط طلبی و خوشگذرانی را از دست نداده و از هر فرصتی برای گردهمآیی های نشاط انگیز استفاده می کردند.
منابع
دادگی، فرنبغ، (۱۳۶۹)، «بندهش»، برگرداننده: مهرداد بهار، تهران: نشر مؤلف.
خالقی مطلق، (۱۳۹۱)، «یادداشتهای شاهنامه»، جلد ۱۰، چاپ دوم، تهران: مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانی اسلامی).
فردوسی، (۱۳۹۸)، «شاهنامه»، به تصحیح جلال خالقی مطلق، ج اول، دوم و سوم، چ چهارم، تهران: انتشارات سخن.
سمیه ارشادی سیزده بدر شاهنامه فردوسی 1401-01-13