بازبینی کلی
باشگاه شاهنامه پژوهان _گروه خبر : در پی درگذشت محمدعلی اسلامی ندوشن شاهنامه پژوه و پژوهشگر فرهنگ ایران، ابوالفضل خطیبی شاهنامه پژوه و همون فرهنگستان زبا و ادب فارسی در پیامی به در گذشت این چهره فرهنگی سرشناس واکنش نشان داد.
به گزارش باشگاه شاهنامه پژوهانابوالفضل خطیبی در پیامی به یاد محمد علی اسلامی ندوشن نوشت :
درنگیتر از مرگ پتیاره نیست
آن مرد چشم فروبست برای همیشه، نه در دامان دخت پریوارش ایران که فرسنگها دور از او، ولی نهفته در جانش.
دوشنبه شامگاه پنجم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن نویسنده، پژوهنده و مترجم برجستۀ ایرانزمین دیده از جهان فروبست. حدود دو سال پیش در روز چهارشنبه سوم مهرماه ۱۳۹۸، به همّت دوست نازنینم علی دهباشی شبی از شبها بخارا به بزرگداشت استاد اختصاص یافت و من هم در این مجلس باشکوه دربارۀ آثار شاهنامهشناختی استاد سخن گفتم که چکیدهای از آن همراه با سخنرانیهای دیگر را میتوانید در پیوند زیر بخوانید. دوست میدارم در اینجا دو قطعه از نوشتۀ زندهیاد را نقل کنم: اولی از مقدمۀ کتاب زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه و دیگری از کتاب داستانِ داستانها. از همین دو قطعه پیداست که نثر فارسی استاد در بین معاصران ما کمنظیر یا بینظیر است: سخته و استوار و زیبا و دلنشین و در یک کلام شکوهمند. هنگامی که پیکرۀ واژگان و ترکیبات متون فارسی را در گروه فرهنگنویسی فرهنگستان فراهم میآوردیم، برای شواهد واژهها بهویژه واژهها و ترکیبات رایج در فارسی امروز، آثار برجستۀ نویسندگان و مترجمانِ معاصر را خواندیم و شواهد آنها را وارد پیکره کردیم؛ از آن میان کتاب روزها، خاطرات استاد زندهیاد ندوشن سطر به سطر وارد پیکره شد و طبعاً بخشی از آنها در فرهنگ جامع زبان فارسی درج شد و از این پس نیز در جلدهای دیگر درج میگردد:
شاهنامه بسیار فشرده است و بعد از دیوان حافظ کتابی به فشردگی شاهنامه نداریم. بحث دربارۀ شاهنامه در گذشته در دایرۀ مرام و قاعده حرکت میکرده ولی امروزه جریان نقد به مسیر دیگری افتاده و وضع طوری است که همواره چند گوش شنوا برای شنیدن هر یاوهای آمادگی داشته باشد. زیرا تخته پارۀ ذوق بر مرداب عقده شناور بوده است.
فردوسی در داستان رستم و اسفندیار میخواهد با دوران پهلوانی شاهنامه وداع کند. گویی شبیه به آرش میشود که تمام نیروی حیاتی خود را در آخرین تیر خویش نهاد. در جای جای داستان کلام به درجهای میرسد که تاکنون هیچ آفریدهای از آن بلندتر نرفته است. راز هنر فردوسی در اینجا در عروج و پرش کلام اوست که در عین بشری بودن به اندازههایی نزدیک به مرز مافوق بشر میرسد و چنان در حد منتهاست که گویی مرحله بعد از آن انفجار است.
روشنروان استاد اسلامی ندوشن به مینو باد، ایدون باد!