نشست معرفی و نقد کتاب «کتیبههای خیوه»: «خیوه» نگینی در حوزه فرهنگی تمدنی ایران برگزار شد
فروردین 9, 1396
درایران بزرگ فرهنگی
باشگاه شاهنامه پژوهان _ ایران بزرگ فرهنگی : نشست معرفی و نقد کتاب «کتیبههای خیوه»؛ «خیوه» نگینی در حوزه فرهنگی تمدنی ایران برگزار شد . نشست معرفی و نقد کتاب «کتیبههای خیوه» نوشته آقای مجتبی کرمی توسط بنیاد مطالعات قفقاز در عصر روز شنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۹۵ برگزار شد. این نشست با حضور و سخنرانی مولف کتاب و سخنرانی آقایان محسن پاکآیین (سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در ازبکستان)، بهرام امیراحمدیان (استاد مدعو دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران) و علی کالیراد (استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران)، مورد استقبال پژوهشگران و دانشجویان قرار گرفت. در این نشست که در محل…
امتیاز کاربر: اولین نفر باشید!
0
باشگاه شاهنامه پژوهان _ ایران بزرگ فرهنگی : نشست معرفی و نقد کتاب «کتیبههای خیوه»؛ «خیوه» نگینی در حوزه فرهنگی تمدنی ایران برگزار شد . نشست معرفی و نقد کتاب «کتیبههای خیوه» نوشته آقای مجتبی کرمی توسط بنیاد مطالعات قفقاز در عصر روز شنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۳۹۵ برگزار شد. این نشست با حضور و سخنرانی مولف کتاب و سخنرانی آقایان محسن پاکآیین (سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در ازبکستان)، بهرام امیراحمدیان (استاد مدعو دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران) و علی کالیراد (استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران)، مورد استقبال پژوهشگران و دانشجویان قرار گرفت. در این نشست که در محل بنیاد مطالعات قفقاز برگزار شد، کتاب «زندگینامه و رباعیات پهلوان محمود پوریای ولی» نوشته آقای مجتبی کرمی نیز معرفی شد.
شهر خیوه در استان خوارزم از کشور ازبکستان، گنجینهای از میراث فرهنگی، معماری و ادبیات حوزه فرهنگی ایران بزرگ یا سرزمین پارس است.هر ایرانی احتمالا با شنیدن نام خوارزم به یاد خوارزمی و ابوریحان بیرونی، دو دانشمندِ بزرگ و فخرآفرینِ ایران میافتد. دودمانهای خوارزمشاهیان و سامانیان دیگر نامهایی است که در خاطره ایرانیان با خوارزم پیوندی ناگسستنی دارد.
ایران بزرگ محدودهٔ جغرافیایی و حوزه تمدنی فلات ایران و جلگههای مجاور آن است که علاوه بر محدوده ایران کنونی شامل بخش اعظم قفقاز، افغانستان و آسیای مرکزی می شود.
خیوه نام شهری است که در گذشتههای دور، مرکز خوارزم بود و امروز همراه با سمرقند و بخارا که آنها هم کانونهای تمدنساز ایرانی بودهاند، در قلمروی کشور ازبکستان قرار دارد.
از آن دوران تاکنون، سرزمین خوارزم فراز و نشیبهای زیادی به خود دیده، اما هنوز یادگاری زیبا از برهههایی غرورآفرین در تاریخ ایران است.
بهرام امیراحمدیان، استاد دانشگاه، خیوه را اینگونه توصیف میکند: ‘خیوه ویژگیهای کامل یک شهر قرون وسطایی را دارد؛ یعنی در وسط، ارگ (مرکز حکومتی) است و دورِ آن، شارستان (بخش اصلی شهر) و سپس رَبَض (برج و باروی پیرامون شهر) قرار دارد. دروازههای شهر هم هنوز پابرجاست.’
حافظ زمانی گفت:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
این سروده، حاکی از اهمیتی است که سمرقند و بخارا در اقتصاد و فرهنگ و علم ایران داشت. تعجبی ندارد که تاریخنگاران و اهل فرهنگ و هنر، به دنبال کشف ابعاد پنهان در این دو منطقه تاریخی باشند.
‘مجتبی کرمی’ نویسنده کتاب ‘کتیبههای خیوه’ میگوید: ‘من در آغاز، با توجه به جایگاه سمرقند و بخارا در فرهنگ ایران، قصد داشتم درباره این دو شهر پژوهش کنم، اما زمانی که به خیوه رفتم، نظرم عوض شد. خیوه شهری است با معماری ایرانی و اسلامی و ساختمانهای آجری که اغلب در قرنهای ۱۸ و ۱۹ ساخته شدهاند. البته این شهر، ساختمانهای قدیمیتر هم دارد؛ مثلا مسجد جمعه خیوه در قرن ۱۴ میلادی ساخته شده است.’
به گفته مجتبی کرمی ‘از ویژگی جذاب خیوه میتوان به معماری بسیار زیبا و کاشیکاریهای منحصربهفرد آن اشاره کرد. اما از آن جالبتر، این است که تقریبا همه ساختمانها کتیبههایی روی سنگ، کاشی، سفال یا حتی چوب دارند و اغلب آنها به زبان فارسی نوشته شدهاند.’
بسیاری از کتیبههای خیوه به زبان شعر است. البته برخی شعرهای کارشده روی بناهای شهر کاملا ادبی هستند، اما نکته جالب درباره معماری شهر، این است که بسیاری از شعرها نه یک اثر ادبی، بلکه اثری توصیفی به شمار میروند. در برخی ساختمانهای موقوفه نیز شرحِ وقف به زبان شعر روی کتیبه ساختمان حک شده است. بیتهای زیر، بخشی از توصیف مربوط به بنای مدرسه شیرقاضی خان است و نشان میدهد که یک پنجم درآمد این مدرسه به متولی مدرسه تعلق داشته است. سهم امام، موذن و کتابدار نیز در این شعر مشخص شده است:
در گلستان دهر مدرسهای
ساخت شاه جهان، به عدل و سخا
نام نیکش به پیشِ تاق فلک
شیرقاضی است مهر روشن را
گرد دود چراغ حجره او
سرمه نور دیده بینا
متولیِ مُدَرّسش گیرد
پنج یک شرط وقف کرده به جا
به امامش بُوَد دو صد من بار
به موذن چنین دهند جدا
هرکه گردد کتابدار، به وی
حق یک حجره بهر اوست روا
صد و پنجاه مَن به فرّاشش
باد تا خدمتش کند برپا
** اهمیت دادن به میراث فرهنگی
چند ماه پیش (۱۲ و ۱۳ آذرماه)، ‘فرانسوا اولاند’ رئیسجمهوری فرانسه، شخصا به همایش حفاظت از میراث فرهنگی در ابوظبی رفت تا کشورهای عربی را متوجه خطری کند که افراطگرایان برای بناهای تاریخی تیمبوکتو در کشور آفریقایی مالی ایجاد میکنند. چرا؟ چون مالی مدت کوتاهی در سیطره فرانسه بود و فرانسویها بخشی از تاریخ خود را در مالی میبینند. افزون بر این، فرانسویان دوست دارند برداشت و قرائت خود از تاریخ و تمدن را تبلیغ کنند.
اگر مالی برای فرانسه تا این اندازه ارزشمند است، خیوه، سمرقند و بخارا که قرنها بخشی از ایران بودهاند طبعا باید ارزشی دوچندان برای ما داشته باشند.
امیراحمدیان که به بسیاری از شهرهای آسیای میانه سفر کرده است، میگوید امروز حضور ترکیه در بخش میراث فرهنگی خیوه چشمگیرترین فعالیت فرهنگی است که در آن شهر دیده میشود.
وی میگوید: ‘ همان حجرههایی که زمانی دانشآموزان علومِ قدیم در آنها درس میخواندند، اکنون برای استراحت گردشگران مهیا شده است. ترکیه در این زمینه بسیار فعال است؛ از جمله در مدرسه محمدامینخان، هتل درست کرده است. این کار باعث نگهداری از بنا و فراموش نشدنِ آن نیز میشود.’
امیراحمدیان تاکید میکند ‘عدم حضور ایران در این مناطق، کاملا چشمگیر و ملموس است. البته این عدم حضور، تنها مختص به خیوه نیست. من در هرات، دیدم که منارههای مربوط به مقبره الغبیگ یا آرامگاه خواجه عبدالله انصاری، امام فخر رازی یا عبدالرحمن جامی در حال فرسودن و از میان رفتن است و متاسفانه شما هیچ نشانهای از حضور میراث فرهنگی ایران در آنجا نمیبینید. یا بنای خانقاه ‘بهاالدین ولد’ در شهر بلخ در حال ویرانی است و کنار آن، تابلویی است که نشان میدهد کشور ترکیه دارد آن را مرمت میکند. در سمرقند و بخارا و شهرهای دیگر حوزه ایران فرهنگی نیز وضعیت به همین منوال است.’
** پیامدهای غیبت فرهنگی
امیراحمدیان درباره پیامدهای عدم حضور ایران در مرمت و نگهداری آثار تاریخی خیوه میگوید: ‘ نوشتههای برخی بناها که با گذر زمان تخریب شدهبودند، بازسازی شدهاند و چون مرمتکنندگان به زبان فارسی آشنایی نداشته اند، در برخی موارد، کلمهها را پس و پیش جاگذاری کردهاند. در برخی موارد این اشتباهها آنقدر زیاد است که متن مرمتشده را به سختی میتوانید بخوانید.’
غیبت فرهنگی ایران، از سوی دیگر، زمینه را برای برداشتهای اشتباه نزد گردشگران نیز فراهم میکند.
امیراحمدیان یادآوری میکند که ‘ در خوقند، خیوه، تاشکند و بخارا کتیبهها به زبان فارسی است، اما زمانی که من به این شهرها رفتم، دیدم که راهنماهای شرکتهای گردشگری، توضیح میدادند که این کتیبهها به زبان عربی نوشته شدهاند. در چند مورد شخصا دخالت کردم و شرح دادم که این کتیبهها کاملا فارسی هستند و فقط ایرانیان میتوانند آنها را بخوانند و بفهمند.’
مجتبی کرمی نیز میگوید: ‘آلمانیها در سمرقند ۳۱ سنگ قبر که متعلق به خاندان شیبانی سمرقند است را تصویربرداری کرده و به سه زبان آلمانی، ازبکی و روسی با بهترین کیفیت چاپ کردهاند. این در حالی است که برخی از این کتیبهها به زبان فارسی است.’
یا خانم گالینا پوکاچنکوا که استاد معماری و روستبار بوده، کتابها و کاتالوگهای فراوانی از آثار معماری ایرانی و اسلامی در ازبکستان را به زبان روسی تهیه و منتشر کرده است.’
کرمی تاکید کرد اگر ما در زمینه میراث فرهنگی فعالیت نکنیم، دیگران با قرائت خودشان این کار را خواهند کرد.
** ارزش سفرنامه
محسن پاکآیین که سابقه سفارت ایران در چندین کشور از جمله ازبکستان و جمهوری آذربایجان را دارد، نگارش خاطرات و سفرنامه توسط دیپلماتها را ارزشمند میداند و میگوید: ‘در عرصه دیپلماسی، نوشتههای یک دیپلمات، بخشی از تاریخ آن کشور است و ما میبینیم که در کشورهای دیگر، سفیران به این امر اهتمام فراوان دارند. در ایران نیز مورخانی که میخواهند به تاریخ قرنهای گذشته کشورمان بپردازند، سراغ کتابهایی میروند که سفیران کشورهای خارجی در مدت ماموریتشان در ایران نوشتهاند.’
پاک آیین با اشاره به فعالیت مجتبی کرمی که همزمان با ماموریت دیپلماتیک، پژوهشهای فرهنگی نیز کرده است، میگوید: معدودی از دیپلماتها هستند که در زمینه نگارش کتاب کوشا بودهاند. ایشان [مجتبی کرمی] هم کتابی که درباره ‘حیدرآباد دکن’ نوشتهاند و هم کتاب ‘کتیبههای خیوه’، میتواند مورد استفاده پژوهشگران قرار بگیرد.
وی تاکید میکند: من کتاب کتیبههای خیوه را یک موزه مکتوب میدانم.
گفتنی است که کتاب «کتیبههای خیوه»، تالیف مجتبی کرمی در ۱۳۹۴ توسط اداره نشر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران وابسته به مرکز آموزش و پژوهش های بین المللی وزارت امور خارجه منتشر شده است. دیگر اثر ارزشمند این پژوهشگر که در حوزه میراث فرهنگی و تمدنی ایران در آسیای مرکزی به زیور طبع آراسته شده است کتاب «زندگینامه و رباعیات پهلوان محمود پوریای ولی» است که در ۱۳۸۶ توسط انتشارات روزنه به چاپ رسیده است.
ازبکستان ایران بزرگ فرهنگی خیوه شاهنامه قفقاز کتیبه های خیوه 1396-01-09