باشگاه شاهنامه پژوهان _ گروه خبر : نشست نقد و بررسی کتاب هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی برگزار شد . به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی» با سخنرانی دکترمحمدتقی راشدمحصل، اسطورهشناس، کاوه بیات، پژوهشگر تاریخ معاصر و حمید احمدی، مترجم و تدوینگر کتاب چهارشنبه ۲۷ امردادماه در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. در این نشست با وجود اعلام قبلی کارلو چرتی، رایزن فرهنگی سفارت ایتالیا در ایران حضور نداشت. محمدتقی راشدمحصل، اسطورهشناس در نشست نقد و بررسی کتاب «هویت ایرانی از دوران باستان…
امتیاز کاربر: اولین نفر باشید!
0
باشگاه شاهنامه پژوهان _ گروه خبر : نشست نقد و بررسی کتاب هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی برگزار شد . به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی» با سخنرانی دکترمحمدتقی راشدمحصل، اسطورهشناس، کاوه بیات، پژوهشگر تاریخ معاصر و حمید احمدی، مترجم و تدوینگر کتاب چهارشنبه ۲۷ امردادماه در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار شد. در این نشست با وجود اعلام قبلی کارلو چرتی، رایزن فرهنگی سفارت ایتالیا در ایران حضور نداشت. محمدتقی راشدمحصل، اسطورهشناس در نشست نقد و بررسی کتاب «هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی» با اشاره به سهم زبان فارسی گفت: مساله مهم، مساله زبان فارسی است. در قسمتهایی از کتاب که احمد اشرف نوشته به اهمیت شعر و نثر فارسی در انتقال هویت ایرانی تاکید شده است. اما شاید بتوان گفت عنصر اصلی در هویت ایرانی، زبان فارسی است.
تقابل میان نیولی و شهبازی در مساله هویت ایرانی
راشدمحصل با اشاره به مقاله گراردو نیولی گفت: کتاب از مقدمهای برخوردار است که احمدی آن را نوشته و خواننده با مطالعه آن اگر با مساله آشنایی چندانی نیز نداشته باشد، درک مطالب برایش امکانپذیر میشود. سپس مقاله نیولی آمده است. وی ایرانشناس برجستهای است و نظرات محکم و متقنی در مسائل جغرافیای ایران باستان دارد. برخی از نظریاتش در کتابی که در ایران با نام «آرمان ایران» ترجمه شده، مطرح شده است.وی افزود: علیرضا شهبازی که مقالهای در تقابل با نظریه نیولی در کتاب دارد، نیز ایرانشناسی است که از دیدگاههای عمیقی در حیطه باستان برخوردار است و نظراتش برای بسیاری از شرقشناسان پذیرفته است. اگرچه اختلافی که در تقابل دو مقاله میان شهبازی و نیولی وجود دارد، چندان زیاد نیست اما در کل این اختلافنظر درباره مساله هویت و تداوم یا گسست آن بسیار اهمیت دارد.
این زبانشناس درباره تقابل آراء نیولی و شهبازی ادامه داد: نیولی معتقد است که تا پایان دوره ساسانیان مساله هویت به عنوان یک عنصر سیاسی وجود نداشته است. وی ایران را ابداعات مردمی میداند که در این منطقه سکونت داشتند اما شهبازی در این رابطه میگوید این نظر تازه نیست و ۱۵۰ سال قبل از نیولی این نظر مطرح شده اما کسی آن را پیگیری نکرده و نیولی دوباره آن را تکرار کرده است. شهبازی اعتقاد دارد که مساله هویت ایرانی از دوره پیشدادیان و دوره کیانیان وجود داشته و اگر بعدا در دوره ساسانی تجلی پیدا میکند به این علت است که ساسانیان تعمدی داشتند تا تاریخ و هویتی بسازند که هم جنبه زبانی و هم دینی داشته باشد. اگرچه در دورههای گذشته نیز تفکر هویت ایرانی وجود داشته است.
شاهنامه نشان از تداوم تاریخی هویت ایران دارد
راشدمحصل عنوان کرد: در مقاله شهبازی دلایلی برای این مدعا وجود ندارد اما در نوشتههای دیگران از جمله ایلیا گرشویچ، ایرانشناس روستبار قابل مطالعه است. گرشویچ معتقد است اقوام آریایی که به همراه سایر اقوام در منطقه ایرانویچ زندگی میکردند، اجتماعاتی داشتند که این اجتماعات به هم پیوسته بود و در حقیقت آن مجموعه ایرانویچ را تشکیل میداد که این اجتماع گرداگرد یک تفکر جمع شده و به اصطلاح فعالیت میکردند.
وی افزود: مساله دیگر که به صراحت به آن توجه نشده، مسائل حماسی ماست. ما مجموعه خداینامههایی داشتیم و شاهنامهای که ابومنصور عبدالرزاق جمعآوری کرد که شاهنامه ابومنصوری است. آنچه که از خداینامهها جمعآوری شده شاید مسائل مربوط به دین زردشت بوده است زیرا پادشاهان ساسانی همه زردشتی بودند پس میتوان حدس زد که بیشتر مسائل مربوط به دین را گردآوری کردند به طوری که بعدا تجلی آنها را در برخی متون میبینیم و همین متون میگویند که دین و پادشاهی با هم مرتبط است.
این اسطورهشناس ادامه داد: در رابطه با شاهنامههای منثور یا شاهنامه فردوسی مشاهده میکنیم علاوه بر نحوه گردآوری اثر، مطالب مطرح شده با مسائل ملی و هویتی آمیخته شده است. از طرفی برخی معتقدند که بخشی از پادشاهی ایران گم شده و اشکانیان در آن دیده نمیشوند این در حالی است که در شاهنامه این سلسله با قهرمانانی مانند گیو، گودرز، گرگین و… متجلی شده است. بعدها نیز منظومه «ویس و رامین» سروده میشود که این نیز مربوط به دوره اشکانیان است.
اهمیت شعر و نثر فارسی در انتقال هویت ایرانی
راشدمحصل گفت: بنابراین میتوان گفت که قسمتی از تاریخ گم نشده و در منظومههای حماسی ثبت شده است. از این رو نمیتوانیم بگوییم یک گسستی در دوره باستان ایجاد شد و ساسانیان آمدند و مساله هویت را زنده کردند. مرور نظریات نیولی و شهبازی حاکی از این است که نظر این دو تفاوت اساسی ندارد و اگر نظراتشان را کنار هم بگذاریم به نظر شهبازی میرسیم.
وی با طرح پرسش «زبان فارسی چهقدر در انتقال هویت ایرانی موثر بوده است؟» اظهار کرد: مساله مهم دیگر، مساله زبان فارسی است. در قسمتهایی از کتاب که احمد اشرف نوشته به اهمیت شعر و نثر فارسی در انتقال هویت ایرانی تاکید شده است. اما شاید بتوان گفت عنصر اصلی در هویت ایرانی، زبان فارسی است و این سهم با طرح برخی پرسشها قابل بحث است.
این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود: احمد اشرف در تعریف هویت ملی میگوید: «هویت ملی و قومی یک مقوله تاریخی است که در طول تاریخ تغییر پیدا میکند و به شکل دیگری درمیآید و از فرهنگهای محلی تاثیر میگیرد و یک مجموعهای به هم بافته و مجموعهای فرهنگی را به وجود میآورد.» همین مساله در زبان فارسی نیز صدق میکند و مجموعه حماسی ما همین روند را طی کرده و در واقع حماسه همان تفکرات کهنی است که در میان مردم یک منطقه وجود دارد که برگرفته از افتخارات گذشته است و این افتخارات در زبان تجلی پیدا کرده است.