بازبینی کلی
باشگاه شاهنامه پژوهان _ گزارش: خطیبی واقعاً عاشق ایران بود و دلش برای ایران میتپید و غم ایران را میخورد. علاقه به شاهنامه نیز از همینجا ناشی شده بود؛ شاهنامه که شناسنامه ماست و او که در تمام ابعادش مطالعه و بررسی میکرد و تنها به متن آن توجه نداشت. اگر کسی اهل علم باشد، نمیتوان عاشق ایران نباشد و خطیبی عاشق این فرهنگ و شاهنامه بود، چون عمقاً ایراندوست بود,
به گزارش باشگاه شاهنامه پژوهان به نقل از ایسنا، علی اشرف صادقی این سخنان را در مراسم یابود ابوالفضل خطیبی که در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد، بیان کرد.
او همچنین گفت: با زندهیاد ابوالفضل خطیبی در سال ۱۳۶۸ آشنا شدم که به عنوان پژوهشگر به مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی وارد شد. از همان روزهای آغاز که با خطیبی آشنا شدم مرا به طرف خودش کشاند. هر چند من فرد دیرآشنایی هستم و زود با کسی جوش نمیخورم. آنقدر من در او صمیمت دیدم که بعدها وقتی گروه فرهنگنویسی در فرهنگستان زبان ادب فارسی تشکیل شد، از او تقاضا کردم که در این گروه به من کمک کند و بیست سال در در این بخش بود و با هم بسیار صحبت و مشورت میکردیم تا آنکه در سال ۱۳۹۹، در مقام معاونت گروه فرهنگنویسی بازنشسته شد. او یکروییای داشت که در کمتر کسی دیده بودم و صمیمانه و صادقانه کار میکرد.
ویژگیهای اخلاقی خطیبی از جمله جدی بودن در امر علم و آشتیناپذیری بودنش را در مرکز دیده بودم. چون در مرکز این بخت را داشت که زیرنظر شادروان عباس زریاب خویی کار کند. من مرتب میدیدم که خطیبی به همراه علی بهرامیان به دیدن زریاب خویی میرفتند و سوالاتی مطرح میکردند و از او میخواستند مشکلاتشان را حل کند. طبعا با دریای اطلاعاتی که زریاب خویی داشت در هر زمینه در ادبیات فارسی و ادبیات عرب و فقه و کلام و فلسفه پاسخ همه را میداد. چون خطیبی لیسانس تاریخ بود، بعدها فوق لیسانس فرهنگ و زبانهای باستانی را گرفت و سپس در دکتری تحصیل در زبان و ادبیات فارسی را برگزید، در اوایل ورودش به مرکز چون مطالعاتی در زمینه تاریخ داشت از زریاب خویی به بهترین وجه استفاده میکرد. همینطور که من نیز خدمتش میرسیدم و گاهی مشکلاتی که داشتم مطرح میکردم و پاسخ میگرفتم.
از تألیفاتش همه آگاه هستند. بعضی مقالاتی که در فرهنگستان نوشت، اگر درباره شبهقاره یا آسیای صغیر بود، با پژوهشگران آن بخش صحبت میکرد و منبع میخواست. پس اگر بگوییم پژوهشگری نمونه بود، گزاف نگفتهایم چون علم را بهخاطر علم میخواست.
خطیبی واقعاً عاشق ایران بود و دلش برای ایران میتپید و غم ایران را میخورد. علاقه به شاهنامه نیز از همینجا ناشی شده بود؛ شاهنامه که شناسنامه ماست و او که در تمام ابعادش مطالعه و بررسی میکرد و تنها به متن آن توجه نداشت. اگر کسی اهل علم باشد، نمیتوان عاشق ایران نباشد و خطیبی عاشق این فرهنگ و شاهنامه بود، چون عمقاً ایراندوست بود. امیدوارم مقالات تحقیقیاش در مجلات بخارا، نامه فرهنگستان، نشر دانش و زبان ها و گویشهای ایرانی توسط کسی که به ایران و شاهنامه علاقه دارد، جمعآوری شود.
در این مراسم همچنین کاظم موسوی بجنوردی درباره فعالیتهای خطیبی در مرکز و مدخلهایی که نوشته سخن گفت. ژاله آموزگار، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی هم سوگنامه خود را برای ابوالفضل خطیبی خواند.