خانه / یادداشت ها / سجاد آیدنلو؛ یک شخص، یک مکتب / جواد رنجبر درخشی لر
کلیک کنید

سجاد آیدنلو؛ یک شخص، یک مکتب / جواد رنجبر درخشی لر

استاد دکتر سجاد آیدنلو در ادامه افتخارآفرینی هایش روز ۲۴ اردیبهشت ۹۸ نشان عالی فردوسی را در همایش "شاهنامه در گذرگاه جاده ابریشم" دریافت کرد. دکتر آیدنلو پیش از این "سرو ایرانی" و ده ها جایزه دیگر را به دلیل آثار ارزنده شاهنامه شناسی خود برده است. این شاهنامه شناس بزرگ که به حق یکی از سه استاد زنده شاهنامه شناسی جهان است بیش از ۲۰۰ مقاله و ۲۰ کتاب علمی و دقیق و روشمند نوشته است. تقریبا تمام آثار او نقطه عطفی در موضوع خود است. پرسش مهمی که پرسیدنی است این که در زمانه افول دانش و دانشگاه…

بازبینی کلی

امتیاز کاربر: 4.5 ( 6 امتیازات)
0

سجاد آیدنلو؛ یک شخص، یک مکتب / جواد رنجبر درخشی لر

استاد دکتر سجاد آیدنلو در ادامه افتخارآفرینی هایش روز ۲۴ اردیبهشت ۹۸ نشان عالی فردوسی را در همایش “شاهنامه در گذرگاه جاده ابریشم” دریافت کرد.
دکتر آیدنلو پیش از این “سرو ایرانی” و ده ها جایزه دیگر را به دلیل آثار ارزنده شاهنامه شناسی خود برده است. این شاهنامه شناس بزرگ که به حق یکی از سه استاد زنده شاهنامه شناسی جهان است بیش از ۲۰۰ مقاله و ۲۰ کتاب علمی و دقیق و روشمند نوشته است. تقریبا تمام آثار او نقطه عطفی در موضوع خود است.
پرسش مهمی که پرسیدنی است این که در زمانه افول دانش و دانشگاه و ارتقاهای آبکی دکتر آیدنلو چگونه به چنین مرتبه بلندی از دانش در رشته مشکلی چون شاهنامه شناسی رسیده و توانسته این علم را دگرگون کند؟
پاسخ این پرسش دو بعد دارد: بعد نخست سجاد آیدنلو به عنوان یک شخص و بعد دوم سجاد آیدنلو به عنوان یک مکتب.
شخص آیدنلو انسانی ایران دوست، پاسدار جای و نام بزرگان ایران، منظم، بسیار پرکار، دقیق، علم گرا و مخالف هر نوع قضاوت شخصی و ایدئولوژیک، مجرد، بی علاقه به ظواهر مفرح دنیا، خونگرم و مودب، هدفمند در کار و حرفه و دارای اصول مشخص اخلاقی و فرهنگی است. تمام زندگی او کتاب ها و نوشته هایش است. هزاران کتاب را به دقت می خواند، یادداشت های حرفه ای می نویسد، آن ها را بر اساس روش کار علمی دسته بندی و تحلیل می کند و سپس در چند مرحله یک مقاله می آفریند. این کار تمام بیست و چهار ساعت شبانه روز او را غیر از چند ساعت خواب پر می کند. طبیعی است که کار کردن با این سطح دقت و پشتکار و هدفمندی نتایج درخشانی خواهد داشت که دارد. هر موضوعی را که دکتر آیدنلو بر می گزیند تا مقاله اش را بنویسد برای او فقط یک مساله علمی است، بنابراین تمام نوشته های پیشین را می بیند و در نهایت یک تحلیل جدید با قید “احتمال” و شاید ارایه می دهد. نه قضاوت و احساسی نسبت به موضوعات دیده می شود و نه قطعیت های ضد علمی. هر چه هست به طور کامل یک روش علمی است و کم از آزمایش های تجربی در آزمایشگاه نیست؛ اگر از آن ها به دلیل ارزش های انسانی موجودشان بیشتر نباشد.
نداشتن احساس و تعصب که مزیت علمی دکتر آیدنلو است به معنای خالی بودن مغز و دل این دانشمند جوان از گرایش های ملی نیست. آیدنلو یک وطن پرست واقعی است. در دل وطن دوستی ایران، آذربایجان، زاده شده و بالیده است اما برخلاف برخی وطن پرستان که برف شادی می پراکنند او وطن پرستی است که درخت می کارد و ریشه های فرهنگی وطن را تقویت می کند.
اما دکتر آیدنلو به عنوان یک مکتب، با تمام ویژگی های فردی خود، در قالب سلسله جلیله دانشمندان ایرانی قرار می گیرد که از اواخر دوره ناصرالدین شاه در ایران پدید آمدند و در جنبش مشروطه و سپس مدرنیسم بالیدند و آثار مهمی باقی گذاشتند. اعضای این مکتب در ۱۵۰ سال گذشته نه تنها با یافتن و فهرست نویسی و تصحیح و شرح متون کهن پارسی غبار آیینه درخشان فرهنگ ایران را زدوده اند و سنت ادبی هزاران ساله ایران را به یک مکتب جدید فکری جذاب تر تبدیل کرده اند بلکه با آفرینش آثار جدید نظم و نثر ستون های زمان خود را بر سقف تمدن ایران زده اند و به حق حلقه وصل گذشته و حال و سنت و مدرنیسم و راهگشای آینده شده اند.
در این سلسله جلیله نام های بزرگی چون زنده یادان استاد سید حسن تقی زاده، استاد بهار، استاد فروغی، علامه زریاب خویی، استاد مجتبی مینوی، استاد ایرج افشار، استاد دکتر زرین کوب، استاد دکتر منوچهر مرتضوی و دیگران قرار دارند و هر یک گامی بلند برداشته اند و سنگلاخ ها را کوبیده اند.
دکتر آیدنلو از این سلسله می آید و به همین دلیل با تصویر امروزین دانشگاه و استاد و مقاله نویس سخت متفاوت است. در مقاله های او هیچ وقت نام دانشجویی به عنوان نویسنده همکار (و در واقع نویسنده اصلی) دیده نشده است. عبارت پردازی و انشانویسی نمی کند. کوچکترین بی احترامی حتی به نادان ترین و تبهکارترین آدم ها نمی کند. “فضل تقدم” و “تقدم فضل” تکیه کلام اوست و آن را درباره هر کسی که پیش از او کاری حتی خرد و کم اهمیت کرده است به کار می برد. حق هر کس را هر چند کوچک باشد پاس می دارد. به نان در آوردن و ثروت انباشتن به سنت بزرگان بی اعتناست و از مهم تر اصول اخلاقی و فکری خود را برای هیچ موفقیت یا موقعیتی فدا نمی کند. کاری که درس اول بزرگان و بزرگی است.
سجاد آیدنلو چه به عنوان یک شخص، با تمام ویژگی های مثبت انسانی، و چه به عنوان یکی از اعضای مکتب بزرگان فرهنگی ایران زمین انسانی ارزشمند است که تمام اوقات جوانی را صرف نوشتن و خواندن کرده و برای آینده نیز برنامه ای جز آن ندارد. باشد که به سرنوشت تلخ بزرگان در بی اعتنایی ها و مشکلات دچار نشود و همواره در امنیت و شادی باشد.

کلیک کنید

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

کلیک کنید
باز کردن چت
باشگاه شاهنامه پژوهان
درودبرشما

اگر برای سفارش از فروشگاه باشگاه شاهنامه پژوهان پرسشی دارید پیام خود را بگذارید


با سپاس