بازبینی کلی
من شاهنامه را به روشی متفاوت میخوانم. شاهنامه را از مرشد و نقال یاد نگرفتهام؛ بلکه به شیوه دانشگاهی خواندهام. شاهنامه به این پندار که میپرسد ما چه کسی هستیم، پاسخ میدهد.
ما به عنوان مؤلف، ابتدا باید ببینیم که چه کسی قرار است شاهنامه را بخواند. کتاب من در پی این هدف بوده که مهارتهایی را برای خوانش دقیق متن به دست بدهد.
نسخه حمدالله مستوفی از شاهنامه کمک زیادی به من کرد. او اولین شخصی بود که تصحیحی روی شاهنامه انجام داد.در کار تصحیح، هیچ متنی نیست که حرف آخر را بزند، ولی به هرحال تصحیحهایی که جای پای محکمتری در شاهنامه به ما بدهند، اهمیت بالایی دارند.
آنچه باعث شد این اثر را فراهم کنم، این بود که به نظرم رسید ما احتیاج به متنی داریم که یکایک ابیات را شرح دهد تا اساتید دانشگاه و محققان بتوانند به ژرفساخت اساطیری، ارزشهای کلامی و لفظی و سایر ویژگیهای شاهنامه بپردازند و آنها را در کلاسهای خود شرح دهند. هدفم ارائه تصحیحی نبود که حرف آخر را بزند؛ بلکه هدفم کمک به خوانندهای بود که بخواهد شاهنامه را بخواند و خوانشی منحصر به بررسیهای گذشته نداشته باشد.