عشق فردوسی مرا کشته بود… اما نه شاهنامه را خوانده بودم و نه چیزی از آن میدانستم. سوادمبه خواندنش قد نمیداد هرچند که قدم به تاقچهای میرسید که شاهنامهی قطور و سنگینی زیرکتابهای لاغرتر از خودش خوابیده بود. با این همه و به رغم مخالفتهای منطقی پدرم که میگفت: «پسر جان، مقام فردوسی بالاتر ازاین کوچهی تنگ و باریک است…» ... ادامه مطلب »