توضیحات
کتاب ایرانیان و رویای قرآن پارسی روایتی فشرده است از پویایی زبان پارسی دری و پویش هزار و دویست سالۀ آن، که از تلاش برای پایدارسازی و سامانبخشیِ هویت ایرانی آغاز میشود و بهسوی بالندگی معنوی و ورجاوندی زبان پارسی دری فرا میرود.
بخشی از این تکاپوی هزار ساله را در تاریخ حیات سه ابرمتنِ پارسی (شاهنامه، مثنوی، دیوان حافظ) به مثابه پایدارترین رویدادهای فرهنگی ایرانی ارائه میدهد و تلاش دارد دستمایۀ معتبری برای فهم چگونگی و چرایی فـرَهمَند شدن یا نشدن ابرمتنهای پارسی فراهم سازد.
کتاب میتواند گام کوچکی باشد برای پاسخ به این پرسش دیرینه که کدام شاهکار ادبی پارسی، رتبۀ والاتری دارد؟
کتاب“ایرانیان و رویای قرآن پارسی” روایتی فشرده است از پویایی زبان پارسی دری و پویش هزار و دویست سالۀ آن،که از تلاش برای پایدارسازی و
سامانبخشیِ هویت ایرانی آغاز میشود و بهسوی بالندگی معنوی و ورجاوندی زبان پارسی دری فرا میرود.
از دیرباز شنیدهایم و همچنان تا به امروز میشنویم که ” شاهنامه قرآن عجم است”؛”مثنوی، قرآن پارسی است”؛”کلیات سعدی ،به منزلۀ قرآن پارسی است”؛
“دیوان حافظ ، لسانالغیب پارسیزبانان است”.
از سخن شاعر سدۀ چهارم هجری، شهید بلخی که شعر رودکی سمرقندی را پیرو نبی(مصحف دینی) قلمداد کرد تا گفتههای اندیشهورزان معاصر-همچون
اقبال لاهوری،ملکالشعراء بهار، علی دشتی، محمد معین،مجتبی مینوی،محمدحسین شهریار،داریوش شایگان و عبدالکریم سروش- در اشاره به یک متنِ
وَرجاندِ پارسی، همه گویای این واقعیت است که پارسیگویان از دیرباز تا به امروز رویای دستیابی به یک متن اَبَرمتن ورجاند پارسی را در سر پرواندهاند؛
کتابی پارسی که از شان فرهنگی و فرهمندی یک متن آسمانی برخوردار باشد.
این پژوهش شرایط کنونی اندیشۀ قرآن پارسی را در بستر زمان میکاود و دگردیسی آن را تا موقعیت جنینی و شرایط آغازین شکلگیریاش ردگیری؛ ثبت و تحلیل میکند؛ به دیگر سخن ، از قاعدۀ زرین تبارشناسی بهره میگیرد،و آنچنان است که وضعیت “مفهوم ” را از اکنون میآغازد و نسل به نسل و نقطه به نقطه به سوی گذشته پیش میرود تا به زمان پیدایی مفهوم برسد.
کتاب “ایرانیان و رویای قرآن پارسی” در هشت بخش، شامل دیباچه،شش فصل و یک فرجامه سامان یافته است.
فصل نخست بحثی نظری است که متنهای بزرگ را با عنوان “اَبَرمتن ” میشناساند و براساس دو ساحت گیتیانه و مینوی ، دوگونه ابرمتن : یکی “شاهکار” و دیگری”فرهمتن” را از هم متمایز میکند.
فصل دوم تصویری از وضعیت دو زبان پارسی و تازی در سدههای سوم تا ششم هجری نشان میدهد و میکوشد تا تکاپوی پارسیگویان را برای پایدارسازی زبان بومی خود در برابر زبان بیگانه گزارش کند و زمینههای فرهنگی و زبانیای را نشان دهد که شعر پارسی را گسترانید و آن را برای تجربههای دینی و مینوی ورزانید.
فصل سوم یک جستار تاریخی است دربارۀ رویای وحی و باور به اعجاز سخن در میان شاعران و نویسندگان پارسیزبان.
فصل چهارم از شاهنامه چونان یک ابرمتن ملی سخن میراند و دو سویۀ هنری و فرهمندی شاهنامه را بر پایۀ شواهد تاریخی گزارش میدهد.
فصل پنجم از مثنوی با لقب قرآن پارسی چونان ابرمتن عرفانی سخن میگوید و مراحل قدسیسازی مثنوی را از زمان خود مولانا تا فرقۀ مولویه و روزگار ما طرح میکند.
فصل ششم ، دیوان حافظ یا لسانالغیب را چونان، ابرمتن آزادی و رندیپارسی به بحث میگیرد.
و فرجامه نیز با جمعبندی یافتههای شش فصل پیشین میکوشد پاسخی دهد به امکان یا امتناع تقدس یافتن ابرمتنهای پارسی.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.