


شما فرض بفرمایید در زمان زنده بودنتان بدانید بعد از شما قرار است کسی در اثر شما دست ببرد. حتماً خواهید گفت که در کار بنده دست نبرید. به طور حتم هم فردوسی یا حافظ و یا امثال اینها راضی نبودند که کسی در شعرشان دست ببرد. حالا وظیفه علم ادبیات این است که در زمینه تصحیح این دستبردها را نشان بدهد، ثابت کند و بیرون بریزد. در عین حال این وظیفه که به خواننده معنی یک بیتی را نشان بدهد. این وظیفه علم ادبیات است و نمیشود آن را گرفت و این کارها باید انجام شود. حالا یک کسی دوست دارد که حافظی را که در بین مردم رواج دارد بخواند. این دیگر سلیقه شخصی خودش است و میتواند برود دنبال این کار. منتهی شاعرها اصولاً بهتر است دنبال تصحیح نروند. چون شاعرها اصولاً پیش از اینکه به علم تصحیح آشنا باشند، شاعری خودشان را ملاک قرار میدهند. میگوید من چون شاعر هستم، من میدانم که حافظ این طور گفته.
جلال خالقی مطلق