بازبینی کلی
باشگاه شاهنامه پژوهان _ کتابشناخت: کتاب “سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان” نوشته فرزین غفوری، است.
این کتاب از سوی انتشارات میراث مکتوب منتشر شده است. سنجش منابع تاریخی پژوهشی ارزشمند پیرامون ارزش تاریخی شاهنامه بهعنوان یک منبع تمامعیار از دوره ساسانی است.
این اثر برتری و ارزشمندی گزارشهای شاهنامه را در بسیاری موارد بهویژه در گزارش جنگهای خسروانوشیروان به خوبی مشخص میکند. این کتاب همچنین تحلیلهای ضروری برای روشنسازی نقاط ابهامآلود در منابع تاریخی و شاهنامه است.
فرزین غفوری نویسنده کتاب نحوه پژوهش خود برای این کتاب را چنین توصیف کرده است: من این کار را در دورۀ فوق لیسانس و بهعنوان رسالۀ کارشناسی ارشد شروع کردم. اما آشنایی و مطالعه آن برای من به قبل از دورۀ کارشناسی ارشد، هنگامیکه برای کنکور مطالعه میکردم، بر می گردد. وقتی وارد دورۀ فوق لیسانس شدم، با دیدن برخی مطالب تاریخی مربوط به دورۀ خسرو انوشیروان توجهم بیشتر جلب شد و تقریباً از همان نیمسال اول مشغول مطالعه در این زمینه شدم، به طوری که دو مقالهام قبل از دفاع از رسالۀ کارشناسی ارشد در فصلنامه انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سالهای ۸۶ و ۸۷ منتشر شد. چون این کار موفقیتآمیز بود در دورۀ دکتری هم ادامۀ آن را پی گرفتم و به تکمیل و تعمیق آن پرداختم.
این کتاب حاصل ده سال پژوهش فرزین غفوری است.
کتاب «سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان» دو بخش دارد:
بخش نخست مربوط به بررسی تطبیقی است؛ یک مطالعۀ تطبیقی بین مطالب منابع تاریخی و اطلاعات شاهنامه درباره دوره خسروانوشیروان که نشان میدهد فردوسی دربارۀ جنگهای خسرو انوشیروان اطلاعات دقیقتر، درستتر و بیشتری را نسبت به تاریخنگاران حرفهای همانند طبری، بلعمی، یعقوبی و دیگران ارائه میکند و همینطور شاهنامه گزارشهای دیگری دارد که ارزش تاریخی زیادی دارند.
مطالعۀ تطبیقی منابع در فصلهای بخش یکم این رساله نشان میدهد که گزارش فردوسی از پادشاهی خسروانوشیروان در میان منابع اوایل دورۀ اسلامی بسیار با ارزش است. در آغاز مطالعۀ انتقادی منابع در بخش دوم، نتایج بخش یکم مرور و دو نتیجۀ جدید از برایند آنها استنباط شده است؛ نخست اینکه برخی گزارشهای شاهنامه از این دوره بهویژه در شرح جنگهای خسروانوشیروان بهترین گزارش در میان منابع اوایل دورۀ اسلامی است،
در بخش دوم کتاب که مطالعۀ انتقادی منابع است به این نکته مهم پرداخته شده که فردوسی این اطلاعات درست را از کجا به دست آورده است. چون این اطلاعات در کتابهای دیگر مورخان نیست پس فردوسی باید از منبع منحصر به فردی استفاده کرده باشد که فقط به دست او رسیده بود.
فرزین غفوری در اینباره می گوید :در بیش از ۱۰۰ سال گذاشته، اجماعی بین ایرانشناسان بهوجود آمده است که منبع اساس فردوسی در کار سرایش «شاهنامه» و همچنین منبع اساس ثعالبی در تألیف قسمت تاریخ ایران باستان در کتاب «غرر السیر»، شاهنامۀ منثور ابومنصوری بوده است. اما اطلاعات مهم تاریخی که فردوسی آورده و ثعالبی نیاورده، باید از منبع دیگری به جز شاهنامه منثور ابومنصوری اخذ شده باشد. در هنگام پژوهش، دیدم ابنندیم در کتاب ارزشمند «الفهرست» به وجود چند کتاب خاص دربارۀ تاریخ پادشاهی خسرو انوشیروان اشاره کرده است که یکی از آنها «الکارنامج فی سیرۀ انوشیروان» است و بعد توانستم رد محتوای این کتاب را در قسمت ساسانی شاهنامه (در پادشاهی خسروانوشیروان) پیدا کنم. به این ترتیب به این نتیجه رسیدم که این کتاب خاص به دست فردوسی رسیده بود و حکیم توس در تکمیل پادشاهی خسرو انوشیروان، افزونتر از آنچه در شاهنامۀ منثور ابومنصوری آمده بود، از این منبع خاص هم استفاده کرده است.
کتاب “سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان” نوشته فرزین غفوری برگزیده ششمین جایزه دکتر فتحالله مجتبایی، برگزیده پانزدهمین جشنواره پژوهش فرهنگی سال
و بررگزیده جایزه ادبی قلم زرین در ۵۷۷رویه از سوی انتشارات میراث مکتوب منتشر شده است.