بازبینی کلی
در شاهنامه زن نقش مهمی را بازی می کند. وقتی داستان زال و رودابه را می خوانید، با زنی پشت پرده مواجه نمیشوید که کسی او را نبیند یا زنان قدرتمندی در شاهنامه حضور دارند مثل گردآفرید و تهمینه و کتایون و منیژه و گردیه و… که در حماسه و تاریخ حضور جدی دارند، حال آنکه ژانر حماسه میدان مردان است. اما وقتی در چنین میدانی شاهدیم که زنان نقشی چنین فعال دارند، جامعه زن ما که نیمی از ما را تشکیل میدهد، به آن اقبال نشان می دهد. در میان آثار ادبی گذشته، کمتر کتاب یا داستان چنین نقش مهمی به زنان داده است و در این میان تنها میتوان به ویس و رامین و تا حدودی به خسرو و شیرین نظامی اشاره کرد. بنابراین کشش به سوی داستانهای شاهنامه از این حیث شاید به شکل ناخودآگاه بیشتر میشود. طبیعی است که اگر در شاهنامه داستانهایی بود که زنها در آن نقش منفی داشتند، زنان امروز خود به خود به آن اعتراض میکردند و به آن اقبال نشان نمیدادند.